::مدرسه خوشبختی::
آرامش یا شادی؟
ادبیات اقلیت ـ “آرامش یا شادی” در مجموعۀ مدرسه خوشبختی نوشتۀ مرتضا کربلایی لو:
***
انسانها سه دستهاند: خواهان آرامش؛ خواهان شادی؛ و خواهان غم. دستۀ سوم وجود دارند و من الان در موردشان حرف نمیزنم. (ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق / گفتم ای خواجۀ عاقل هنری بهتر از این؟) اما فرق بین دو دستۀ اول چیست؟ آرامش یا شادی؟ آلدوس هاکسلی در دنیای شجاع نو نوشته است: «من آرامش نمیخواهم. من خدا را میخواهم، شعر میخواهم، خطر واقعی میخواهم، آزادی میخواهم، کیف میخواهم.» آرامش یک حالت امن بینوسان است، متاعی لوکس است که در این دنیا نادر است. بنشینی روی مبل راحتی و چای بنوشی و به یک فیلم مستند از نحوۀ عروسآرایی در شرق دور نگاه کنی. اما آرامش همیشه شادی نمیآورد. یک آدم با افسردگی مزمن میتواند سالها زندگی پرآرامشی داشته باشد. هاکسلی فکر میکند خداخواهی لزوماً آرامش نمیدهد. بسته به اینکه مرد باشی یا زن و در چه سنی، دنبال آرامش خواهی بود یا شادی. زندگی آرام چه بسا به دور از اشتیاق و خلاقیت باشد، اما برای کسی که مدتی دراز در بحران زیسته، خوشبختی به نظر خواهد رسید. اما اگر به دنبال موفقیت هستی، دنبال درآمد بالا یا هدفی غیرپولی اما دور، با آرامش نمیشود رسید. موفقیت انرژی بالایی میطلبد و انرژی را شادی فراهم میکند. عمر انسان کوتاهتر از آن است که با آرامش، و نه با شادی، به موفقیت برسد. به تیشرت بالا نگاه کنید. حیطۀ آرامش وسیع و توخالی است. شادی یک هستۀ توپر است، بیرون از این دایره، و همجوار قلب.
(یادداشتهای اینستاگرامی مرتضا کربلایی لو)
ادبیات اقلیت / ۲ شهریور ۱۳۹۷