تناقض فرم و محتوا مشکل شایع داستان نویسی امروز
محمد محمدعلی در نشست نقد و بررسی رمان هشت و چهل و چهار گفت: به نظر من، بدترین منتقدان داستاننویسان هستند.
به گزارش خبرگزاری مهر، جلسه نقد و بررسی رمان هشت و چهلوچهار عصر روز دوشنبه سوم خرداد با حضور محمد محمدعلی، یونس تراکمه، کاوه فولادی نسب نویسنده کتاب و اجرای مهسا ملکمرزبان در موسسه فرهنگیهنری هفت اقلیم برگزار شد.
در ابتدای این جلسه، فولادینسب فصلی از کتاب را برای حاضران خواند. مهسا ملکمرزبان با اشاره به بخش خوانده شده، گفت: در این بخش از کتاب نکاتی ذکر شدهاند که بیش از زندگی به مرگ پرداختهاند، اما مرگ مثل همیشه تلخ به تصویر کشیده نشده است. زیباییهای مرگ و داستانهای پس از آن، طوری مقابل چشم خواننده قرار میگیرند که او را تا انتهای اثر با خود همراه میکنند.
در ادامه، یونس تراکمه سخنان خود را با بررسی ساختار رمان و زاویه دید سومشخص محدودی که داستان را روایت میکند، آغاز کرد. تراکمه با ذکر تعاریفی از مفاهیم نوستالژی و راوی در داستان، گفت: این داستان بلند به دنبال تجسم دادن به نوستالژی است. در کار خلاقه نوستالژی به معنی رجعت به گذشته و توقف در آن نیست. احضار گذشته به حال و پرتاب شدن به آینده است. نوستالژی با قرائت من از این اثر، عینیت دادن به مفهوم انتزاعی عشق، در سه نسل و ادامه این عشق در آینده است. عشقی که از پدربزرگ و زن مهاجر لهستانی شروع میشود یک مفهوم است. در این مفهوم، رابطه عاشقانه و کلنجارهایش را به عنوان زیست دو نفر نمیبینیم. یک مفهوم را مشاهده میکنیم که در رابطه این دو نفر متجسم میشود.
این داستاننویس گفت: نویسنده با هوشیاری یک شئ –ساعتی با نام خاص- را به عنوان عامل انتقالدهنده و تجسمبخش این مفهوم انتزاعی ساخته و پرداخته است. حضور این شئ یک مفهوم به همراه دارد و مرز بین واقعیت و خیال را بی اهمیت میکند. اهمیت داستان به تجسم مفهوم عشق با این اتفاقات برمیگردد. زمان کمتر از بیستوچهار ساعت هوشیارانه برای داستان انتخاب شده است. نویسنده در این داستان با گذر لحظات کار دارد و این موضوع را با آوردن المانهایی نشان میدهد و خواننده را همراه داستان پیش میبرد. راوی سومشخص محدود این داستان، آنچنان با این کاراکتر همراه میشود که هم او را میسازد و هم به تجسم عینی بخشیدن به مفهوم انتزاعی عشق کمک میکند.
وی همچنان اضافه کرد: «هر نویسندهای در نهایت اجرای خودش را از تعاریف انواع راویها دارد. اجرای کاوه فولادینسب از سومشخص محدود، هم از امکانات سومشخص استفاده کرده و هم با کیفیات اولشخص آمیخته شده. نزدیکی راوی به اولشخص به ساخت حسها کمک کرده و این اجازه را میدهد که این بازه زمانی صدساله و مفهوم انتزاعی غوطهور در آن را حس کنیم. در این اثر، به همه حسها مابهازای شئای داده شده و این رفتار درست نویسنده بوده است.» او در ادامه گفت که راوی این داستان با تمام ابزار و مختصاتش نوستالژی را به زمان حال احضار میکند و در پایان بستری میسازد تا نوستالژی به حیات خود ادامه دهد. این عناصر فرم داستان را ساختهاند.
محمد محمدعلی سخنان خود را با این نکته شروع کرد که «به نظر من، بدترین منتقدان داستاننویسان هستند.» سپس متنی کوتاه را درباره «هشت و چهلوچهار» خواند که خلاصهای از پیرنگ داستان را روایت میکرد و به مسئله جهانهای موازی و نمودهایش در داستان و مقوله غیرخطی بودن تاریخ -به روایت فوکو- میپرداخت. در ادامۀ متن مذکور مسئله عشق و عدم وابستگیاش به زمان در این رمان و نیز سیر داستان در مکان و زمان مطرح شدند و از کیفیت سیالی که روایت این اثر به خود گرفته، صحبت شد.
محمدعلی پس از بررسی متن خوانده شده، به اظهارنظر دربارۀ کتاب پرداخت و گفت: این نگاه به روایت که از جهانهای موازی میگوید و در بعضی قسمتها تلاش میکند مشابهت آن را در مکان نشان دهد، بیانگر فرم مدرن است. و سؤال من این است که این فرم مدرن که برای بیان حادثه عشق در سه نسل آورده شده، به چه کار میآید؟ در جهان مدرن یکی از ویژگیهای اصلی رمان درونکاوی شخصیتهاست. در این رمان، ما در بعضی قسمتها به آدمها نزدیک میشویم و حوادثی میبینیم، ولی ویژگی مدرنیته -برقراری دیالوگ بین کسانی که در آستانه ورود به مدرنیته هستند با کسانی که درون آن قرار دارند- دیده نمیشود.
او در ادامه درباره تناقضی که بین مضمون اثر و فرم آن دیده میشود، گفت: این جهان داستانی با فرم مدرن و مضامین پیشبینیشده و پرداختن به سطح، بیانگر تناقضی است که میتواند به منزله یک ویژگی برای این اثر باشد. این موضوع که کجا خواننده به کشف جدیدی از شخصیتها میرسد، برای من مجهول است. این تناقض اتفاق بزرگی است که در همنسلان فولادینسب وجود دارد و برایش دلایل مختلفی میتوان برشمرد، از انقطاع فرهنگی و گسلها تا نوع زندگی جدید با وجود فضاهای مجازی و شبکه آزاد انتقال اطلاعات. او گفت فولادینسب چیزی را نوشته که دلش میخواسته در چهارچوب ذهنی خودش بگوید، اما ما وقتی با مضمون و محتوای رئال روبهرو هستیم، انتظار داریم در رمان هولوولا ببینیم.
محمدعلی در ادامه افزود: فرم این اثر فرم سنگینی است و این سهزمانی بهراحتی به دست نمیآید. در رفت و برگشتها ریزهکاریهایی هست که ساختنشان خیلی دشوار است و نمیشود منکر دقت و مهارت نویسنده در ساخت و پرداختشان شد. در مورد زبان پیداست که اصطلاحات بهکاربردهشده درست و مناسب هستند و این حاکی از سواد و مطالعه زیاد نویسنده اثر است. نثر بسیار شستهرفته و داستانی است و حیف است که این حجم از استعداد، توانایی و امکانات به دلایل مختلف، با مضمونی همراه شوند که بهاندازه آنها قدرتمند نباشد. خلاصه بگویم، نسبت محتوا و فرم در این اثر درنیامده است.
این داستان نویس در پایان سخنانش گفت: این احتمال هم وجود دارد که سادهسازی مضمون در این اثر، به دلیل توجه به مخاطب و با هدف پرفروش شدن رمان باشد، که این چیزی است که خود فولادینسب باید دربارهاش اظهارنظر کند.
یونس تراکمه در ادامه جلسه از دغدغههای داستان نویسان جدید و قطع ارتباطشان با میراث صدساله داستاننویسی سخن گفت.
این داستان نویس گفت: شرایط اجتماعی و سیاسی موجب بروز این حفره و قطع ارتباط شده است؛ از زمان جمالزاده تا دهه شصت، یک جریان به معنی واقعی کلمه وجود داشت، اما در سالهای اخیر این جریان قطع شده است. این انقطاع باعث شده تا نسل جدید به دنبال تجربههای مجدد باشد و بخواهد خودش همهچیز را دوباره از نو اختراع کند، و تا زمانی که پیوند تجربیات با شرایط امروزی اتفاق نیفتد، وضعیت داستاننویسی ایران رو به بهبود نخواهد رفت.
وی در ادامه گفت در اثر فولادینسب، تلاش او برای برقراری این پیوند مشهود است. او در ادامه اضافه کرد: و نکته دیگر در این اثر جغرافیا پیدا کردن مکان است و این چیزی است که به اثر جذابیت میدهد؛ چراکه خواننده ممکن است فلان خیابان را ندیده باشد و نداند کجاست، اما نامگذاری و کروکیای که از محل داده میشود، به اثر هویت میبخشد.
تراکمه درباره مدرن بودن این داستان، مسئله ذهنی بودن آن و عینیت بخشیدن به این ذهنیت را مطرح کرد و گفت: ورود ذهنیت به داستان دستاورد عصر مدرن برای داستاننویسی است. نویسنده در این اثر تلاش کرده است ذهنیت به عنوان واقعهای که اتفاق افتاده و باید باورپذیر باشد مطرح شود. عناصر در این داستان احضار میشوند، به تصویر در میآیند و نقش خود را ایفا میکنند. اینجا مرز بین واقعیت و خیال در روایت برداشته میشود، و این دستاورد این اثر است.
در ادامه، جلسه با ارائه نظر، دیدگاه و پرسشهای حاضران و پرسشها و نظرات محمدعلی و تراکمه تا ساعت هشت و چهلوچهار دقیقه ادامه پیدا کرد.
ادبیات اقلیت / ۵ خرداد ۱۳۹۵