::مدرسه خوشبختی::
دربارۀ تشنگی و گرسنگی
ادبیات اقلیت ـ “دربارۀ تشنگی و گرسنگی” در مجموعۀ مدرسه خوشبختی نوشتۀ مرتضا کربلایی لو:
***
ترجیح میدهید گرسنه باشید یا تشنه؟ انسانها اغلب تشنۀ موفقیتاند. و اگر در موقعیتی بیآب گرفتار شوند، زمین زیرپایشان را میکنند تا به آب برسند. آب ته چاهی است که میکنند. اما غذا نه در قعر زمین که بر روی زمین است و انسان گرسنه ناچار باید زمین را درنوردد. گرسنگی قویتر از تشنگی است. گرسنه یکجا نمیایستد، به عمق نمیرود، بلکه برای یافتن غذایی که درد توقفناپذیر گرسنگی را فرو بنشاند، دست و پا می زند. چاه کندن او را ساعت به ساعت در تاریکی اعماق فرو میبرد و او کمکم از زمانی که در روی زمین میگذرد، دور و غافل میشود. آدمی که در زیرپایش چاه میکند، مدام ناخودآگاه میپرسد علت ناکامیاش چه بوده، کدام اتفاق در گذشته، کدام تصمیم، کدام چرخش؟ او تقدیرگراست و بدش نمیآید خودش را مظلوم نمایش دهد که فلان چیز نگذاشت من به آرزوهایم برسم. گرسنه اما، به پیشارو، به جایی که زمان در اکنون و اینجا، تیک تاک میکند، چشم دوخته و میخواهد به خواستهاش، به چیزی برسد که با چنگ و دندان بکند و بجود و ببلعد. اگر فقط تشنه باشید، آنچه در دوردست میبینید «سراب» است؛ یک توهم مواج. پس با خودتان میگویید چرا به سمت یک وهم بروم؟ موفقیت طعام گرسنگان است، نه تشنگان. میدانم، میدانم که شادی مفهوم لطیفی است و به آب میماند و کم نیستند کسانی که میگویند شادی در خودت هست، در زیرپایت. اما کوچ انسانها در تاریخ نشان میدهد ماجرا بر مدار گرسنگی چرخیده است. چگونه از انسانهایی تشنه به انسانهایی گرسنه تبدیل شویم؟
(یادداشتهای اینستاگرامی مرتضا کربلایی لو)
ادبیات اقلیت / ۱۲ شهریور ۱۳۹۷