::مدرسه خوشبختی::
دربارۀ معاشرت با ثروتمندان
ادبیات اقلیت ـ “دربارۀ معاشرت با ثروتمندان” در مجموعۀ مدرسه خوشبختی نوشتۀ مرتضا کربلایی لو:
***
انسان و سایر چیزها جز روابط نیستند؟ پس پیش به سوی خالی شدن از خود و تبدیل شدن به رابطۀ محض. مراقب باشید که این بازی پیچیدهای است. آنگاه یک سؤال مهم سربرمی آورد: با کی و چی رابطه دارم یا رابطه برقرار کنم؟ دعا نزد زیبارویان مستجاب است. شاید چون با دیدن زیبارو، باور به اینکه زیبایم یا میشود زیبا شوم، قوت میگیرد. بیایید از آن خصومت مارکسیستی نسبت به سرمایهداران دور شویم. بیایید با صاحبان سرمایه رابطه بزنیم. با معاشرت با یک مرد ثروتمند، درهای آسمان و زمین را گشوده حس میکنیم. مهم نیست چقدر شخصیت آن آدم پولدار ملال آور است. تو نظر به همان چیز درخشانی داری که هالهاش هم عیوب او را و هم تو را میپوشاند: پول. پول سعادت نمیآورد؟ در این بازی مهم نیست. مهم این است که همصحبتی با این آدم، بر تو که مصممی جز رابطهای بیش نباشی، بهراحتی اثر میکند و قدرت مالی را چیزی ممکن و نزدیک جلوه میدهد. من اگر خالی از خویشتنی صلبم، و سرشتم رابطه است، با همین رابطۀ همصحبتی یا رفاقت با مرد پولدار، پولدارم. پول به همین آسانی از او به سمت تو میلغزد. با او دست میدهی و از ماشین فراریاش پیاده میشوی. الان، همین لحظه، اگر در جیبت پولی نداشته باشی، میتوان قسم خورد تو پولداری. ثروتمندان اندکاند و همصحبتی با ایشان به شانس بسته است. و تو الان با یکیشان در رابطهای. و پول، یک ذهنیت است، نوعی عاطفۀ ویژه به جهان است، نه آن ارقام نوشته بر کاغذ. آن سرمایهدار خودش نیز چیزی جز رابطه نیست. معاشرت با او، کوک کردن این رابطه با آن رابطه است.
(یادداشتهای اینستاگرامی مرتضا کربلایی لو)
ادبیات اقلیت / ۲۲ شهریور ۱۳۹۷