شام یک عدد رکسانا داریم

ادبیات اقلیت ـ سید رضا کوشالشاهی: این سگ می خواهد رکسانا را بخورد، سومین رمان و پنجمین کتاب از قاسم کشکولی است. پیش از این رمان‌های «ناهید» و «مهندسی یک رمان» را از او خوانده بودیم. سبکی که در دو رمان قبلی تا حدودی حفظ شده. راوی ِ سر در گم و گم‌شده در دنیایی وهم‌آلود، با زمان و مکانی مشخص و نامشخص.

این سگ می خواهد رکسانا را بخورد

کتاب، ماجرای مردی است که زنش از پنجرۀ خانه پرت می شود و می‌میرد. ماجرایی تکان‌دهنده. زن/رکسانا با پیراهن عنابی‌رنگ معشوقۀ شوهر روبه‌رو می شود. در کشمکشی، پیراهن را می‌برد روی درخت روی پنجره. زن نمی‌تواند از یک تکه لباس بگذرد. تقلایش باعث می‌شود تا از پنجرۀ طبقۀ پنجم پرت شود پایین و صورتش که برای کاوه/راویِ داستان مظهر زیبایی بود، له می شود. زمان با مرگ زن می‌ایستد. ساعت برای راوی همیشه دوازده و چهل و پنج دقیقه است.

رکسانا/ همسر ، راحله/معشوقه ، لاله/خواهر و مادر به علاوۀ هشتاد و یک زن فصل ِهفتم، داستان را کاملاً زنانه می‌کنند، به روایت مردی که آرامشی برای روایت کردن ندارد.

رمان در هشت بخش روایت شده که هشتمین بخش، طولانی‌ترین بخش و در عین حال موجزترین بخش است. جا به جای رمان، احساس می‌شود که نویسنده اعتماد لازم را به مخاطب ندارد و متن را کش می دهد، اما در هشتمین قسمت این‌طور نیست؛ قسمتی که قرار است کاوه/راوی از دست جنازۀ رکسانا خلاص شود.

رکسانا تنها نمایندۀ زنانگی در داستان نیست.

کاوه قرار است از دست مادری که در کودکی از دست داده، خلاص شود. از دست راحله که معشوقه‌ای دوست‌داشتنی بوده خلاص شود.

کاوه نمایندۀ مردانگی داستان است و مهران بنگی و پدر، صرفاً او را در این نمایندگی پشتیبانی می کنند.

این رمان را نشر بوتیمار در سال ۱۳۹۴، در ۲۴۰ صفحه و با قیمت ۱۵۵۰۰ تومان منتشر کرده است؛ در تعدادی محدود، چراکه کشکولی همان‌طور که خاص خودش می‌نویسد، مخاطبان خاص خودش را هم دارد.

سید رضا کوشالشاهی

#اقلیت