شعری از نرگس باقری Reviewed by Momizat on . ادبیات اقلیت ـ شعری از نرگس باقری: . در صدای تو می‌پیچم خوتم غم و در هوای تو باز می‌شوم خوتم غمخوار بودی دنبال دهانم می‌گردم ایستاده‌ام رو به خورشید و در مردانی ادبیات اقلیت ـ شعری از نرگس باقری: . در صدای تو می‌پیچم خوتم غم و در هوای تو باز می‌شوم خوتم غمخوار بودی دنبال دهانم می‌گردم ایستاده‌ام رو به خورشید و در مردانی Rating: 0
شما اینجا هستید:خانه » شعر » شعری از نرگس باقری

شعری از نرگس باقری

شعری از نرگس باقری

ادبیات اقلیت ـ شعری از نرگس باقری:

.

در صدای تو می‌پیچم

خوتم غم

و در هوای تو باز می‌شوم

خوتم غمخوار بودی

دنبال دهانم می‌گردم

ایستاده‌ام رو به خورشید

و در مردانی که معشوقه‌هایشان را کشته‌اند

سراغ تو را می‌گیرم

باوری داشته‌ام اما

اینک که باد از سمت و سوی وزیدن گذشته است

به استخوانم رسیده‌ام

و عشق

انواع مختلفش را

توی

سرم

می‌زد

زیر پل صدر

سید خندان

توحید

ای که خودت را روی ضلع جدولی‌ام می‌کشی

مرا از آزادی برگردان!

که بوق‌های زیادی در بغل دارم

من خط سفید ممتدی دارم اما

چراغ‌های رنگی‌ام مدام

روی قرمز

بند

می‌رود.

.

ادبیات اقلیت / ۱۶ تیر ۱۳۹۹

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا