دو شعر از فرناز جعفرزادگان Reviewed by Momizat on . ادبیات اقلیت ـ دو شعر از فرناز جعفرزادگان: . 1 دستی به امر ایستاده دستی به اشاره دست فروش‌ها دست در دست هم دارند گناه از دست‌ها بود که راوی بودند اما حرف نمی‌زد ادبیات اقلیت ـ دو شعر از فرناز جعفرزادگان: . 1 دستی به امر ایستاده دستی به اشاره دست فروش‌ها دست در دست هم دارند گناه از دست‌ها بود که راوی بودند اما حرف نمی‌زد Rating: 0
شما اینجا هستید:خانه » شعر » شعر فارسی » دو شعر از فرناز جعفرزادگان

دو شعر از فرناز جعفرزادگان

دو شعر از فرناز جعفرزادگان

ادبیات اقلیت ـ دو شعر از فرناز جعفرزادگان:

.

۱

دستی به امر ایستاده
دستی به اشاره

دست فروش‌ها
دست در دست هم دارند

گناه از دست‌ها بود
که راوی بودند
اما حرف نمی‌زدند

در خالیِ دست‌ها
ردی است در هر سو
ما ادامهٔ دست‌های یکدیگریم.

.

۲

به ناگهان گفتن…

به ناگهان پریدن ازخط
به ناگه
آن شدن از حرف…

 

به صف شدیم و
هر روز از یک صف به صفی دیگر رفتیم

نوشتیم برای نان
برای زندگی
برای شلیک آنچه که نبود
برای خاک
و تنی که در وتن نمانده بود

برای
آن گاه
که گاه به ناگهانی
ناگاه می‌شویم.

ادبیات اقلیت / ۲۸ مهر ۱۳۹۹

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا