دو شعر از فرهاد زارع‌کوهی Reviewed by Momizat on . ادبیات اقلیت ـ دو شعر از فرهاد زارع‌کوهی: . هلال شعر و کتاب حوادث/ همیشه از نیمه‌ی آن گشوده می‌شود «شیمبورسکا» پروانه‌ای که بال‌هایش تقارن ندارد با هر ادامه از ادبیات اقلیت ـ دو شعر از فرهاد زارع‌کوهی: . هلال شعر و کتاب حوادث/ همیشه از نیمه‌ی آن گشوده می‌شود «شیمبورسکا» پروانه‌ای که بال‌هایش تقارن ندارد با هر ادامه از Rating: 0
شما اینجا هستید:خانه » شعر » دو شعر از فرهاد زارع‌کوهی

دو شعر از فرهاد زارع‌کوهی

دو شعر از فرهاد زارع‌کوهی

ادبیات اقلیت ـ دو شعر از فرهاد زارع‌کوهی:

.

هلال شعر

و کتاب حوادث/ همیشه از نیمه‌ی آن گشوده می‌شود

«شیمبورسکا»

پروانه‌ای که بال‌هایش تقارن ندارد

با هر ادامه از انحنای عمرش

می‌گیرد

گاهی زبانه‌ها هم سگ دارند!

دری که تا نیمه باز می‌شود

حریص افشای کدام میان‌سالی‌ست

برای به تحلیل رفتن این طفل کاهن

که با حالتی دوزانو میان کاغذ‌پاره‌ها پرواز می‌کند

نیم‌نگاهی کافی است

تا شاعری که دودوی چشمان و زانوانش

هرگز چارتا نشده‌است

شعاع کدام جهان‌بینی قطور باشد

.

همیشه نگران دل قرص دیگران بودم

مثل ته‌مانده‌ی آبی در لیوان

که با نگرانی پیش‌کش‌ات می‌کنند

بگذار هر کتابی مراسمی برای آسمان گرفته باشد

که هرازگاه تصادفاً باز می‌شود

و تو هم تصادفاً ببندی

این چشم‌های درمانده را

به پیشواز سال‌خوردگی از سر خیره‌ی صخره‌ام

دست‌کم یک ماه گاززده فرض‌کنم

و به شکل دریدۀ آغاز همین شعر

بپرم.

.

***

صورت‌برداری

این اندام من است

کلفَت جنسی

پشه‌نامه‌ی اندوه

.

او که تکثیر شده با گاری سراسیمه‌

خم می‌شود تا کمر در سطل‌ها

هر چند دقیقه یک بار

غرور من نیست؟

.

آن کودک که عصاره‌‌ای پاشیدنی‌ست

قلبش را دستمال می‌کند

در خلاف جهت گردش آفاق

می‌مالاند بر شیشه‌

که چهره‌اش پشت برف‌‌پاک‌کن دست‌هاش هاشور خورده

او چطور؟

.

احساس می‌کنم بی‌صورت شده‌ام!

.

آلاکلنگ هولناکی است

بالا فربه‌تر می‌شود هر روز

پایین

پایین‌تر می‌رود هی

و چهره‌ را می‌ساید

با ناخن‌های خاک و خل.

ادبیات اقلیت / ۳ آذر ۱۳۹۹

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا