مدیرعامل خانه کتاب: حمایت‌های ما ناشرمحور بوده و خیلی کم از نویسندگان حمایت شده است / مخالف نمایشگاه‌های استانی کتاب هستم Reviewed by Momizat on . گزارش از: زهره عارفی نگاه نوگرایانه در نشر ما وجود ندارد. آن‌هایی که کارشان و مسئولیت‌شان کتاب است، با بی‌مهری به هفته کتاب نگاه کرده‌اند. من از مخالف‌های نمایش گزارش از: زهره عارفی نگاه نوگرایانه در نشر ما وجود ندارد. آن‌هایی که کارشان و مسئولیت‌شان کتاب است، با بی‌مهری به هفته کتاب نگاه کرده‌اند. من از مخالف‌های نمایش Rating: 0
شما اینجا هستید:خانه » خبر و گزارش » مدیرعامل خانه کتاب: حمایت‌های ما ناشرمحور بوده و خیلی کم از نویسندگان حمایت شده است / مخالف نمایشگاه‌های استانی کتاب هستم

مدیرعامل خانه کتاب: حمایت‌های ما ناشرمحور بوده و خیلی کم از نویسندگان حمایت شده است / مخالف نمایشگاه‌های استانی کتاب هستم

گزارشی از نشست ناشران، کتابفروشان و نویسندگان قمی با مدیرعامل خانه کتاب
مدیرعامل خانه کتاب: حمایت‌های ما ناشرمحور بوده و خیلی کم از نویسندگان حمایت شده است / مخالف نمایشگاه‌های استانی کتاب هستم

گزارش از: زهره عارفی

  • نگاه نوگرایانه در نشر ما وجود ندارد.

  • آن‌هایی که کارشان و مسئولیت‌شان کتاب است، با بی‌مهری به هفته کتاب نگاه کرده‌اند.

  • من از مخالف‌های نمایشگا‌ه‌های استانی هستم.

  • واقعیت این است که حمایت‌های ما در همه دوره‌ها ناشرمحور بوده است و خیلی کم از نویسندگان حمایت شده است و در برخی دوره‌ها هیچ حمایتی از آنان نشده است.

 

ادبیات اقلیت ـ مجتمع ناشران قم روز پنج‌شنبه ۲۵ آبان میزبان مجید غلامی جلیسه، مدیرعامل موسسۀ خانه کتاب بود. این جلسه در تعامل با گروه داستان جمعه و با حضور ناشران و کتابفروشان و تنی چند از نویسندگان قمی در ششمین روز هفته کتاب‌خوانی با عنوان «روز کتاب، ناشران و کتابفروشان و اقتصاد مقاومتی» برگزار شد.

در این نشست نخست دکتر سیدعلیرضا صالحی پژوهشگر علوم اسلامی با ذکر این حدیث که همه پیامبران معجزه‌ای ‌آورد‌ه‌اند که متناسب با علم زمانه خودشان بوده و معجزه پیامبر اسلام کتاب است؛ به استقبال صحبت‌های غلامی جلیسه رفت.

مجید غلامی جلیسه ابتدا از برگزاری جلسه‌های مناسب هفته کتاب در سراسر کشور ابراز خشنودی کرد و اظهار امیدواری کرد چنین برنامه‌هایِ کتاب‌محور و فعالیت‌های ترویجی کتاب توسعه یابد. چنان‌که طرح مروجان کتاب در عرض سه سال توانسته در بین علاقه‌مندان به کتاب جای خود را باز کند و تأثیرگذار باشد. برای مثال شرکت اسنپ در این هفته یک کار ویژه برای کتاب و کتابخوانی اجرا کرد و بازی quiz of kings را ارائه داد که در واقع یک لیگ کتاب‌محور را تعریف کرده است. مسئله این‌جاست که این گروه ارتباط مستقیم با کتاب ندارد و تنها یک مسئولیت اجتماعی آن‌ها را به این سمت کشانده است. در بوشهر هم یک چاپخانه خود را ملزم کرده تا یک شعار در خصوص کتابخوانی در پشت و روی محصول‌ مشتریانش چاپ کنند که با اقبال روبه‌رو بوده است. امیدواریم این اتفاق‌های خوب در حوزۀ کتاب و کتاب‌خوانی ادامه پیدا کند و پرداختن به کتاب را یک امر واجب بدانیم.

در حوزه کتاب باید خود مردم دخالت کنند و اگر در این مورد غفلت کنیم صدماتش به خودمان می‌رسد. شعار امسال نیز همین مسئله را تبیین می‌کند: «آیندۀ روشن با خانوادۀ کتاب‌خوان». لازمۀ این مهم هدایت خانواده و جامعه به سمت کتاب‌خوانی است. اگرچه یک گله‌مندی وجود دارد و آن این‌که متأسفانه هم نهاد‌ها و سازمان‌های دولتی کم‌انگیزه و بی‌توجه کار می‌کنند و به صورت جدی فعالیتی نمی‌کنند و هم ناشران و کتابفروش‌ها. این در حالی است که در دهۀ چهل و پنجاه ناشران در هفتۀ کتاب به دنبال بهانه‌ای برای چاپ کتاب بوده‌اند. اما در دنیای رقابتی امروز ناشران و کتابفروشان ما حتی با همان نگاه بیزنسی، برنامۀ جریان‌سازی ندارند و موجی به راه نمی‌اندازند. اگر هزینه نکنیم، مردم کمتر به سمت کتاب خواهند رفت که ناشی از بی‌برنامگی و کم‌‌توجهی ما به امکاناتی است که می‌تواند افراد را به سمت کتاب و کتاب‌خوانی جذب کند.

در هفتۀ کتاب ما یک فرصت ملی و انگیزشی داریم تا بر موج کتاب و کتاب‌خوانی مردم را سوار کنیم و به ساحل مد نظرمان برسانیم. در این هفته می‌توانستیم به بهترین شکل این کار را انجام بدهیم.

امسال تلویزیون و رادیو فعال بودند و هر روز ۱۲ ساعت مستمر را به امر کتاب اختصاص دادند. البته هدف‌گذاری ما این بود که فعالیت‌های اجتماعی و فعالیت‌های مردم‌نهاد در هفتۀ کتاب بیشتر شود. اما از طرفی، آن‌هایی که کارشان و مسئولیت‌شان کتاب است، با بی‌مهری به این هفته نگاه کرده‌اند که امیدوارم این روند تغییر کند.

مدیرعامل خانه کتاب در پاسخ سؤال صالحی که پرسید: در سال‌هایی که شما در حوزۀ کتاب فعالیت داشته‌اید، چه پیشرفت‌هایی حاصل شده است و چه نیاتی داشتید که احیاناً محقق نشده است و آیا پس رفتی هم داشته‌ایم، گفت: دوستان از دور بهتر می‌توانند اتفاق‌ها را بررسی کنند. اما ما سعی کرده‌ایم یک سری کارهای تأسیسی انجام بدهیم. برای این مهم روی کارهای انجام شده تحلیل و آسیب‌شناسی شده تا از یکسری امور در جایگاه خود استفاده شود. برای مثال جشنوارۀ خلیج فارس را در استان هرمزگان برگزار کردیم و یا جشنوارۀ نقد کتاب را ابتدا آسیب‌شناسی و سپس در شکل و شمایلی متفاوت و نو و به صورت مجازی اجرا کردیم. هم‌‌چنین در حوزۀ بین‌الملل جایزۀ منطقه‌ای نداشتیم و با پیشنهاد ما این اتفاق رخ داد. ما باید در منطقۀ اوراسیا به دلیل پتانسیل موجود در آن، فعالیت‌های ویژه داشته باشیم. زمانی در روسیه کرسی‌های ایران‌شناسی خوبی داشتیم، اما نسل جدید به این سمت نرفت و این کرسی‌ها را از دست دادیم و باید به فکر فعال شدن‌شان باشیم. از جمله کارهای دیگر این بود که در حوزۀ یارانه‌ها به صورت دقیق‌تر وارد عمل شدیم.

اما یکی از مشکل‌های‌ ما این است که دچار تکرار شده‌ایم. زیرا نگاه نوگرایانه در نشر ما وجود ندارد.

این پژوهشگر فهرست‌نویس و مأخذشناس در ادامۀ سخنانش افزود: من به جرئت می‌توانم بگویم ما در حوزۀ چاپ از زمان قاجار به این طرف، جز در تکنیک چاپ، چیزی به آن نیفزوده‌ایم. اگر هم کاری شده، نادر بوده و ایده‌پردازی در آن صورت نگرفته است. لذا ما در سیستم کتاب باید تجددگرایانه عمل کنیم، به‌خصوص که رقیب سرسخت ما محیط مجازی است.

در ادامۀ جلسه، دکتر صالحی، مدیر انتشارات کتاب طاها با اشاره به این مطلب که در حال حاضر در استان قم ۱۳۰۰ نفر مجوز نشر دارند و از این مقدار تعداد بسیار کمی فعال هستند و ناشرنماهایی وارد این عرصه شده و اقدام به کپی و کتابسازی کرده‌اند، از مدیرعامل خانۀ کتاب پرسید: از نظر شما اساس کار نشر و فروش ما در این چهار دهه بعد از انقلاب چه تغییری کرده؟ آیا هر کسی صلاحیت ورود به این حیطه را دارد؟ حتی بعد از چاپ و قرارگرفتن کتاب در چرخه فروش، با توجه به این‌که کتاب یک سر در فرهنگ دارد و فرهنگ‌ساز است و یک سر به عنوان کالا در بازار اقتصاد حضور دارد، آیا توانسته‌ایم بازار را تغییر دهیم؟

غلامی جلیسه در جواب این سؤال گفت: ما بعد از گذشت ۲۰۸ سال از صدور اولین مجوز چاپ که در ۱۲۸۳ صنیع‌الملک صادر کرد، هنوز با همان سبک قاجاری کار می‌کنیم و تنها کمی شکل و شمایل کار عوض شده است. برخلاف شما، من نشر را در وهله اول یک صنعت می‌دانم و نه یک کار فرهنگی. مشکل کار ما مجوز نیست، اگرچه مجوزها باید سازماندهی شود و با وضعیت بهتری انجام شود، اما قطع به یقین رانتی که در نشر ما وجود دارد، مشکل‌آفرین شده است. چنان‌که در خارج از ایران مشکل مجوز وجود ندارد، اما مسئولیت و مسئولیت‌پذیری وجود دارد. شفافیت مالیاتی وجود دارد و در قبال آن باید همه کارهایی که در سیکل نشر کتاب هست، دقیق پیش برود تا اعداد گویای عملکرد ناشر باشند. متاسفانه در ایران چنین رویکردی وجود ندارد و تیراژها با واقعیت هم‌خوانی ندارد و کسی هم پیگیر تیراژ نیست. از طرفی هم یک سری رانت وجود دارد و افراد برای دست یافتن به آن دست به کارهایی می‌‌زنند. هرچند این رانت‌ها در حال از بین رفتن است، اما اثر آن هنوز در نشر باقی است. جدی‌ترین آسیبی که نشر ما خورد از همین رانت‌ها بود که اجازه نداد نشر روی پای خود بایستد.

این در حالی است که در برخی کشورها رانت‌ها دست نشر یا خریدار نمی‌رسد، بلکه در اختیار کتابخانه‌ها قرار می‌گیرد تا بعد از کارشناسی در یک تیم خبره و نیازسنجی مخاطب اقدام به تهیه کتابی ‌کنند که از طریق دولت خریداری می‌شود و سیستم کارشناسان هم NGO است که نشر و دولت در آن دخالتی ندارد. اما وقتی بدون هیچ اصولی از ناشر کتاب خریداری شود، صنعت نشر به سمت کتابسازی می‌رود. چنان‌که در جایزه کتاب سال، در بخش دین ما عملاً امسال تا این لحظه برگزیده‌ای نداشته‌ایم و بحث سری‌دوزی کتاب به نسبت شهرهای دیگر در قم بیش از شهرهای دیگر است. به‌خصوص در حوزهٔ کتاب‌های مثل ادعیه و ترجمهٔ قرآن. چنان‌که حدود ۴۰۰ ناشر یک ترجمه از مفاتیح را با یک ترجمه منتشر کرده‌اند. این به آن معناست که ما عادت به پخته‌خواری کرده‌ایم و این امر باعث کشته شدن نبوغِ نشر شده است.

مدیرعامل خانۀ کتابف سپس در پاسخ یکی از ناشران پیشکسوت که سؤال کرد «مشکل کتاب‌سازی‌هایی که گفتید، یک دلیلش عدم ارتباط صحیح است. اما چرا میان مسئولان و ناشران تا این حد فاصله افتاده است؟ چرا ناشران اجازه وارد کردن کتاب از کشورهای دیگر را ندارند؟ تا تبادل کتاب شود و در قبال ورود کتاب به ایران فرهنگ و کتاب ایرانی به آن کشورها منتقل شود؟ دو میلیارد دلار بودجه‌ای که در دولت قبل برای این کار در نظر گرفته شده بود، چه شد؟» گفت:

یک نکته قابل تأمل این است که سیستم یک سیستم وسیع است و افراد مختلفی در آن نقش دارند، اما ما گاهی این نقش‌ها را فراموش می‌کنیم. با شناختی که از وزیر ارشاد دارم، می‌توانم قطع به یقین بگویم اگر جمعی به اجماعی برسند و نتیجه آن بحث، قانون‌مند و منطقی باشد، ایشان می‌پذیرند. نگاه ایشان این است که صنف را درگیر کنند، اما حالا اگر صنف دچار چالش است و یا فراز و نشیب‌های خاص خودش را دارد، بحث‌هایی است که به ایشان برنمی‌گردد و باید در داخل صنف‌ها و مجموعه‌ها حل شود.

مثلاً در خصوص نمایشگا‌ه‌های استانی، من از مخالف‌های آن هستم. زمانی هم که طرح حمایت از کتابفروشی‌ها راه افتاد، یکی از ایده‌ها این بود که طرح جایگزینی آن باشد تا بساط نمایشگاه‌ها جمع شود، ولی مقاومت‌هایی وجود دارد که اجازه نمی‌دهد من در سطح بالا بتوانم کاری انجام بدهم. برای من خیلی عجیب است که همۀ شما دوستان نمایشگاه‌های استانی را بد می‌دانید، اما هیچ کس آن را تحریم نمی‌کند. اگرچه همه می‌دانیم کتابسازی‌ها و سری‌دوزی‌های کتاب در همین نمایشگاه‌ها به فروش می‌رسد. اما چرا هیچ کس اعتراض نمی‌کند؟ دورنمای نمایشگاه استانی برای مسئولان آن چیزی که شما می‌گویید، نیست. زیرا رسانه‌ها چیزی جز این را انعکاس می‌دهند.

وی افزود: در همین مجتمع ناشران قم نمایشگاه برگزار کرده‌اید. چون ما عادت کرده‌ایم به منافع کوتاه‌مدت و برای منفعت بلندمدت برنامه‌ای نداریم. جالب این‌جاست که هر سال سه بار طرح حمایت از کتابفروشان انجام می‌شود، این طرح‌ها هم مدت زمانش بیشتر است و هم یارانه‌اش و منفعتش بیشتر از نمایشگاه‌های استانی است، اما باز کسی نمایشگاه استانی را نفی نمی‌کند. وقتی خودمان نمی‌خواهیم، چیزی هم تغییر نخواهد کرد.

محقق ترجمه‌های متون شیعه، در پاسخ سؤال یکی از کتابفروشان که پرسید: نمایشگاه‌ها ۲۰ درصد از پخش کتاب را در برمی‌گیرند و مشکل عمدۀ ما این است که چرا کتاب‌هایی که برای هر صفحه‌اش مبلغی هزینه شده، با ۵۰، ۶۰ و حتی ۷۵ درصد تخفیف به فروش می‌رسد؟ چرا در بیمارستان‌ها و اماکن عمومی کتاب با درصدهای بالا به فروش می‌رسد؟» گفت: در کمیته صیانت از کتاب، این بحث مطرح شد تا جلو نمایشگاه‌های بدون مجوز که بسیار شایع شده، گرفته بشود. این‌جا هم اتحادیه تعاونی و صنفی باید از اداره کل بخواهد تا مجوزها را محدود کند و با آن از طریق قانون برخورد شود. اما بازهم این یک کار صنفی و کم‌کاری صنفی است.

مدیرعامل خانه کتاب به دو سؤال مطرح شده یکی از نویسندگان حاضر در جلسه نیز پاسخ داد:

  1. طرح‌های مختلفی برای ناشر و کتابفروش برگزار می‌شود، اما با آن که یکی از ارکان نشر، نویسنده است، همیشه در محاق بوده است. چه طرحی برای نویسندگان دارید؟
  2. چه تمهیدی برای سلامت تیراژ کتاب اندیشیده‌اید؟ تا نویسنده یقین کند تیراژ کتاب واقعی است؟ یا تعداد چاپ با واقعیت بیرونی هم‌خوانی دارد؟

غلامی جلیسه در پاسخ به این دو سؤال گفت: همان‌طور که گفتید، این خلأ در مورد نویسندگان در تمام دوره‌ها وجود داشته و کار جدی برای آن‌ها انجام نشده است. واقعیت این است که حمایت‌های ما در همه دوره‌ها ناشرمحور بوده است و خیلی کم از نویسندگان حمایت شده است و در برخی دوره‌ها هیچ حمایتی از آنان نشده است. ضرر و ظهور و بروز آن نیز در کیفیت آثار خود را نشان داده و هرکجا ناشر برای نویسنده کم گذاشته است، خودش متضرر شده است. این خلاف قانون اقتصادی صنعت نشر هم هست.

یکی از نشاران حاضر در جلسه نیز گفت: «ما را یاری کنید مجمعی تشکیل بدهیم که تجاری نباشد و دغدغه اصلی‌مان نشر باشد، دوم این‌که ما مشکل پخش داریم و رساندن کتاب به دست مشتری و نیاز به ویترینی داریم تا کتاب‌های‌مان دیده شود. دیگر این‌که به برخی ناشران مجوز حضور در نمایشگاه‌های کتاب داده نمی‌شود و آن را چنین توجیه می‌کنند که شما ناشر فعال نبوده‌اید، لطفاً مشخص کنید از نظر شما ناشر فعال و غیرفعال کدام‌اند؟»

جلیسه با تأکید بر این‌که ایده تشکیل مجمع ایده خوبی است، پاسخ داد: هرچقدر مراودات صنفی بیشتر شود، هم‌افزایی و تبادل تجربه‌های صنفی بیشتر خواهد بود و این اتفاق خوبی است. اما در خصوص بحث دوم باید بگویم ما این کار را در خانه کتاب انجام داده‌ایم. ما هم در سطح کلان، هرماه آمار و اطلاعات کتاب و ناشران را ارائه می‌دهیم تا مشخص شود کدام ناشران فعال بوده‌‌اند و هم در یک بازه زمانی این اطلاعات را داده‌ایم. اگر خواسته باشید می‌توان آمار استان‌ها را جدا به آن‌ها اطلاع رسانی کرد.

در ادامۀ این نشست یکی از ناشر مؤلفان دو مشکل را با این مضمون طرح کرد که «چرا برای دادن مجوز این‌قدر سخت می‌گیرند تا مردم رو به کتاب‌هایی بیاورند که زیرزمینی چاپ می‌شود و به دلیل نگرفتن مجوز برای مخاطب جذاب شده‌اند و از قِبِل آن‌ها روزنامه‌های زرد پا گرفته‌اند؟ از طرفی نبودن بررس‌های متخصص برای دادن مجوز، مشکل‌آفرین است. در سیاست‌های کلی هم باید بگویم مشکل ما نیاز به جنبش کتابخوانی و ایجاد تفکر است و نباید مجوز جلوی چاپ کتاب‌ و تفکرهای مختلف را بگیرد.»

جلیسه در این خصوص گفت: ممیزی، و تأثیر آن در کتاب‌خوانی مردم، نمی‌تواند تأثیر چندانی داشته باشد. اگرچه آمار رسمی وجود ندارد، اما درصد کتاب‌هایی که مجوز نمی‌گیرند، خیلی کم است. قسمت پرفروش کتاب ما در حوزۀ داستان، بعد شعر و بعد کودک و نوجوان است. اما ممیزی در خواندن و نخواندن چندان مؤثر نیست. چنان‌که محیط مجازی می‌تواند محلی برای کتاب‌هایی باشد که مجوز نگرفته‌اند. بسیاری از کشورهای دنیا ممیزی دارند، هرجا برای خود قاعده و قانونی در نشر کتاب دارد، در آمریکا که به قول خودشان مهد دموکراسی است، بازهم ممیزی وجود دارد.

پرفروش‌های ما در حوزۀ داستان در بخش ترجمه است و کتاب‌هایی که استقبال مردمی می‌شود، داستان‌های روز دنیاست و در این خصوص چلنج جدی نداریم. ضمن این‌که اینترنت دست‌یابی به هر نوع تفکری را ممکن کرده است.

این متخصص کتابخانه‌های دیجیتالی در پاسخ نویسنده‌ای که پرسید: «چرا بر کار برخی از مؤسسه‌هایی که بودجه دارند و پتانسیل خوبی برای حمایت از نویسنده و تولید آثار ملی و دینی دارند و بودجه‌هایشان را به خوبی هزینه نمی‌‌کنند و از افراد غیرمتخصص و وابسته به خود استفاده می‌کنند و کار چاپ شده، ضعیف است و بودجه هدر می‌رود، نظارت نمی‌شود و چه نهادی به اعتراض‌ ما در این خصوص رسیدگی می‌کند؟» گفت: در روزنامه‌ها، وب‌سایت‌ها اعتراض‌تان را مطرح کنید. واقع این است که نشر در حال از بین رفتن است و نشر دولتی در اولویت. دنیا، دنیای رقابت است. دنیا، دنیای تخصص‌گرایی است و باید برای آن هزینه کرد. وظیفه ما گفتن خطاهاست. نگفتن عیب و ضرر است. سال گذشته از تعداد ۱۶ هزار ناشر، تنها ۵۶۰۰ نشر فعال بودند که حداقل یک کتاب چاپ کرده‌اند.

در پایان این نشست در خواهش یکی از ناشران که از ایشان خواست در خصوص یارانه‌‌ کتاب در رسانه‌ها برای عموم توضیح داده شود و افراد به نحوه توزیع و استفاده از آن آشنا شوند، گفت: ما می‌گوییم این سرانه برای همه است، اما در واقع این‌طور نیست و این مبلغ حدود هفت میلیارد و ششصد تومان برای سه طرح است و عملاً به همه نمی‌رسد. ما به جهت گستردگی منابع نمی‌توانیم تبلیغ وسیع داشته باشیم. این سرانه در اختیار کتابفروشی‌ها گذاشته می‌شود که نقطۀ تلاقی نشر و مردم هستند و به این ترتیب کم‌ترین اشتباه در آن صورت می‌گیرد و طرح موفقی هم بوده است.

ادبیات اقلیت / ۲۹ آبان ۱۳۹۶

پاسخ (1)

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا