نخستین دوره جایزه ادبی چهل برگزیدگان خود را شناخت Reviewed by Momizat on . ادبیات اقلیت ـ برگزیدگان جایزه ادبی چهل از سوی مکتب تهران به عنوان «امید‌های ادبیات معاصر» معرفی شدند. به گزارش خبرنگار ادبیات و کتاب ایسنا، تندیس جایزه «چهل» د ادبیات اقلیت ـ برگزیدگان جایزه ادبی چهل از سوی مکتب تهران به عنوان «امید‌های ادبیات معاصر» معرفی شدند. به گزارش خبرنگار ادبیات و کتاب ایسنا، تندیس جایزه «چهل» د Rating: 0
شما اینجا هستید:خانه » خبر و گزارش » جوایز ادبی » نخستین دوره جایزه ادبی چهل برگزیدگان خود را شناخت

نخستین دوره جایزه ادبی چهل برگزیدگان خود را شناخت

نخستین دوره جایزه ادبی چهل برگزیدگان خود را شناخت

ادبیات اقلیت ـ برگزیدگان جایزه ادبی چهل از سوی مکتب تهران به عنوان «امید‌های ادبیات معاصر» معرفی شدند.

به گزارش خبرنگار ادبیات و کتاب ایسنا، تندیس جایزه «چهل» در نخستین دوره به ترتیب حروف الفبا بهپیمان اسماعیلی، حامد اسماعیلیون، حامد حبیبی، محمد طلوعی و مهدی یزدانی خرم رسید.

این جایزه داستان‌نویسان ۳۵ تا ۴۰ سالی را که حداقل سه کتاب منتشر کرده‌اند داوری کرده است.

در نخستین دوره جایزه چهل، فرشته احمدی، کوروش اسدی، یونس تراکمه، محمد حسینی، علی خدایی، ابوتراب خسروی، بلقیس سلیمانی، محمدحسن شهسواری، ناهید طباطبایی، مجید قیصری، مدیا کاشیگر، محمد کشاورز، مهسا محب‌علی، محمد محمدعلی و جواد مجابی کار داوری نویسندگان بین ۳۵ تا ۴۰ سال را بر عهده داشتند.

در این دوره از جایزه، آرش آذرپناه، پیمان اسماعیلی، حامد اسماعیلیون، علی چنگیزی، حامد حبیبی، مریم حسینیان، فرزام شیرزادی، محمد طلوعی، اولدوز طوفانی، منصور علیمرادی، مرتضی کربلایی‌لو، شاهرخ گیوا، جواد ماه‌زاده، شیوا مقانلو، بهاءالدین مرشدی، مهدی یزدانی‌خرم، فرشته نوبخت و شهریار وقفی‌پور داوری شدند.

مکتب تهران بناست هرساله جایزه‌ ادبی «چهل» را برگزار و امیدهای ادبیات داستانی ایران را معرفی کند. هیات امنای این جایزه ناهید طباطبایی،‌ جلال تهرانی‌ و محمدحسن شهسواری هستند. همچنین سمیرا سپهرنیا دبیر اجرایی، مازیار تهرانی مدیر هنری، و ابراهیم حسینی دبیر عکس نخستین دوره جایزه‌ ادبی «چهل» بودند.

در مراسم پایانی جایزه ادبی چهل، محمود دولت‌آبادی و جواد مجابی درباره اهمیت و نقش جایزه‌های ادبی سخن گفتند و ناهید طباطبایی بیانیه هیات داوران را خواند.

در مراسم پایانی جایزه ادبی چهل محمود دولت‌آبادی گفت:

یک جنبه برگزاری جایزه‌های ادبی امکان اجتماع اهل نوشتن است که خیلی مفید است. بالاخره افراد باید در جایی همدیگر را ببینند و چه بهتر که به این مناسبت باشد. اما درباره‌ جنبه‌ تأثیرات جایزه و اهمیت آن همیشه از نظر من مثبت تلقی نشده است. علت آن هم این است که فکر می‌کنم جوایز تا امروز زیاد نتوانسته‌اند به عنوان عامل بیرونی نویسنده، پیش‌برنده باشند و ای بسا باعث وقفه هم شده‌اند؛ برای این‌که وقتی کسی جایزه می‌گیرد یک حس بیان‌نشدنی از طرف ما نسبت به او درک می‌شود که با این باور توأم است که حالا من برنده‌ جایزه شده‌ام و همین امر باعث توقف نویسنده می‌شود. غالباً تشخیص داده‌ام کسانی که جایزه می‌گیرند در حرکت بعدی خود فراتر می‌روند ولی فروتر نمی‌روند. بهتر است آن‌ها فکر کنند که این برگزیده شدن نقطه‌ شروع کار آن‌هاست نه پایان کارشان. بنابراین نظر من نسبت به جایزه کماکان همان است. جایزه دادن مثبت است برای این‌که عده‌ای را امیدوار می‌کند و عده‌ای را وامی‌دارد فکر کنند، بخوانند و برای ادبیات اهمیت و مرتبه قائل شوند؛ اما آن مرحله‌ای که من را همیشه نگران کرده هنوز هم این است که مبادا این جایزه به عنوان تصدیق تلقی شود و نویسنده آن را به دیوار خانه‌اش بزند و بگوید بسیار خب حالا که کارم تسهیل شد و دیگر موردی برای مراتب بعدی وجود ندارد. آرزو می‌کنم در هر سنی که افراد جایزه می‌گیرند فکر کنند نقطه‌ای است برای حرکت بعدی و احساس مسئولیت نسبت به خودشان و احترام برای دیگران.

جواد مجابی نیز در این مراسم گفت:

متأسفانه تعصبات عشیره‌ای و قبیله‌ای در ادبیات به وجود آمد و باعث شد که آدم‌ها به فکر گروه و همفکران خودشان باشند و چون روزنامه‌ها را هم در اختیار داشتند در دوره‌ای آش بسیار شور شد. با این حال اما بدنه‌ شعر و داستان به این نتیجه رسید که فرهنگ مهم‌تر از تبلیغ برای خود است. بنابراین معتقدم اگر جایزه‌ مکتب تهران یکی از هدف‌هایش این باشد که ارتباط بین نسل‌های مختلف را بیشتر کند مثبت است. بعد از انقلاب عده‌ای از نویسندگان و شاعران اقدام به برگزاری کلاس‌های داستان‌نویسی و شعرنویسی کردند؛ افرادی مثل هوشنگ گلشیری و رضا براهنی که عده‌ای را تربیت کردند. در دوره‌ اول برگزار شدن این کلاس‌ها طبیعی بود چون خود برگزارکنندگان این کلاس‌ها نویسنده بودند و تجربیات خود را منتقل می‌کردند اما بعد از این‌ها کسانی که در این کلاس‌ها شرکت کرده بودند و خود تجربه‌ای در نوشتن نداشتند اقدام به برگزاری کلاس داستان‌نویسی و شعرنویسی کردند. این عده باید و نبایدهایی را مطرح کردند اما غافل از این بودند که در ادبیات باید و نبایدی وجود ندارد و عصیان و آزادی بی‌حد و حصر از اولویت‌های ادبیات است. به همین خاطر می‌بینیم داستان‌هایی نوشته شد که از نظر ساختار ایرادی ندارد اما در این داستان‌ها روح وجود ندارد. داستان‌هایی که آن‌ها می‌نویسند داستانی نیست که به انسان جهانی بیندیشد. این‌ها حاصل کلاس‌هایی است که توسط تربیت‌شدگان کلاس‌های ادبی اداره می‌شد. امیدوارم این حرکتی که در مکتب تهران شروع شده به جایی برسد که ارتباط نسل‌های مختلف بیشتر شود. البته این در حد آرزو باقی خواهد ماند چون عمداً ارتباط بین نسل‌ها قطع شده است. یکی از عوامل قطع‌ روابط بین نسل‌ها دانشگاه‌ها است، چون در آن‌جا ادبیات معاصر و خلاق تدریس نمی‌شود.

برخی واکنش ها به جایزه ادبی چهل

یوسف انصاری، نویسنده، در صفحۀ شخصی فیس بوک خود در واکنش به اعلام نتیاج این جایزه نوشت:

با حذف نویسنده‌ای نه می‌توانید جلو خلاقیتش را بگیرید و نه می‌توانید در این مسابقه‌ی مضحک استعدادیابی‌تان از او جلو بزنید. این‌که مرتضا کربلایی‌لو هیچ‌کس را قبول ندارد و برخی از شماها را هم اصلا قبول ندارد به عنوان نویسنده، دلیل نمی‌شود استعداد و خلاقیتش را نادیده بگیرید؛ وقتی این اتفاق می‌افتد بیشتر خودتان را مسخره کرده‌اید. تمام کسانی که در جایزه چهل برگزیده شده‌اند از دوستان من‌اند و بهشان تبریک می‌گویم ولی اگر واقعا مرتضا کربلایی‌لو و شاهرخ گیوا امید آینده ادبیات ایران نیستند من به سلیقه‌ی شما مشکوکم به چند دلیل؛ نخست این‌که احمد غلامی قبلا اعتراف کرده بود چرا لیست‌ برگزیده‌های جایزه منتقدان این‌قدر مشکوک بوده است و حالا ترکیب برخی داوران هم از همان طایفه است؛ دوم این‌که مطمئنم برخی دیگر از داوران چندان تاثیری در انتخاب‌ها نداشته‌اند و سوم پیشینه برگزارکنندگان این جوایز است. خلاصه این‌که رک بگویم سلیقه شما مشکوک است. امیدوارم ادبیات ایران از این تنگنای فکری روزی خلاص شود…

ادبیات اقلیت / ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۵

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا