نمایشنامۀ گوشت، محصول خواندن دلوز و آثار فرانسیس بیکن است Reviewed by Momizat on . ادبیات اقلیت ـ نمایشنامۀ «گوشت»، نوشتۀ امیر احمدی آریان، به تازگی در تهران به کارگردانی محمدرضا نجفی به روی صحنه رفته است. به گزارش روابط عمومی نمایش، امیراحمدی ادبیات اقلیت ـ نمایشنامۀ «گوشت»، نوشتۀ امیر احمدی آریان، به تازگی در تهران به کارگردانی محمدرضا نجفی به روی صحنه رفته است. به گزارش روابط عمومی نمایش، امیراحمدی Rating: 0
شما اینجا هستید:خانه » خبر و گزارش » نمایشنامۀ گوشت، محصول خواندن دلوز و آثار فرانسیس بیکن است

نمایشنامۀ گوشت، محصول خواندن دلوز و آثار فرانسیس بیکن است

نمایشنامۀ گوشت، محصول خواندن دلوز و آثار فرانسیس بیکن است

ادبیات اقلیت ـ نمایشنامۀ «گوشت»، نوشتۀ امیر احمدی آریان، به تازگی در تهران به کارگردانی محمدرضا نجفی به روی صحنه رفته است.

به گزارش روابط عمومی نمایش، امیراحمدی آریان با اعلام خبر اجرای «گوشت» در هفته آخر آذرماه گفت: «این نمایش تک‌گویی، مونولوگی، نوشته من است که محمد رضا نجفی قرار است آن را به صحنه ببرد.»

این نمایش روایت موجودی مسخ شده میان انسان و حیوان که تلاش می‌کند با وضعیتی که دارد خود را انطباق دهد. در مسیر این تلاش، او به این نتیجه می‌رسد که تنها راه رهایی تعطیل ذهن و بدل کردن وجودش به گوشت محض است.

گوشت از روز سه شنبه ۲۴ آذر تا یکشنبه ۱۳ دی، در تماشاخانه موج نو به صحنه خواهد رفت.

احمدی‌آریان که اهالی فرهنگ و هنر او را بیشتر به عنوان نویسنده و مترجم می‌شناسند، چند سال پیش این نمایش را برای شرکت در فستیوال مونولیو نوشت که با کارگردانی حسین ذوقی و بازی محمد رضا نجفی به صحنه رفت. به گفته احمدی آریان، حالا بعد از چند سال محمد رضا نجفی تصمیم گرفته این کار را با بازی و کارگردانی خود بار دیگر به اجرای عمومی ببرد.

در گوشت به جز امیراحمدی آریان به عنوان نویسنده و محمدرضا نجفی به عنوان بازیگر و کارگردان؛ نیلوفر صدیق دستیار کارگردان و علی طباطبایی مسئول فیلم و عکس است.

این نمایش هر روز ساعت ۱۸: ۳۰ در تماشاخانه موج نو واقع در خیابان شریعتی، خیابان میرداماد، خیابان رودبار شرقی (شمالی) پلاک ۵۷ تماشاخانهٔ موج نو به صحنه می‌رود.

برای اطلاع بیشتر از این اجرا و رزرو بلیت، اینجا را ببینید.

زینب کاظم‌خواه، در روزنامۀ اعتماد، در بارۀ این نمایش نوشته است: احمدی‌آریان را بیشتر به عنوان نویسنده و مترجم می‌شناسیم. او مجموعه‌داستان‌های «درخت عزراییل»، «تکه‌های جنایت»، کتاب «نگاه خیره منتقد»، رمان «چرخ دنده‌ها» و کتاب «شعارنویسی بر دیوار کاغذی» را نوشته و رمان‌های «پیش روی» (ای. ‌ال. دکتروف)، «اوهام» (پل استر)، «جایی برای پیرمرد‌ها نیست» (کارمک مک‌کارتی) را ترجمه کرده است.

او چند سال پیش شانسش را در حوزه نمایشنامه‌نویسی امتحان کرد و نمایشنامه «گوشت» را نوشت که با کارگردانی حسین ذوقی و با بازی محمدرضا نجفی در فستیوال مونولیو به روی صحنه رفت. حالا بعد از چند سال محمدرضا نجفی که در این نمایش بازی می‌کرد این کار را هم بازی کرده و هم کارگردانی کرده است که از ٢۴ آذر در تماشاخانه موج به روی صحنه رفته است.

در گوشت به جز امیراحمدی آریان به عنوان نویسنده و محمدرضا نجفی به عنوان بازیگر و کارگردان، نیلوفر صدیق دستیار کارگردان و علی طباطبایی مسوول فیلم و عکس است. این نمایش هر روز ساعت ۳۰: ۱۸ در تماشاخانه موج نو واقع در خیابان شریعتی، خیابان میرداماد، خیابان رودبار شرقی (شمالی)، پلاک ۵۷ به صحنه می‌رود. با امیر احمدی آریان درباره این نمایش گفت‌وگو کردیم.

درباره نمایش «گوشت» که این روز‌ها به روی صحنه رفته است قدری توضیح دهید؟ چه زمانی این نمایشنامه را نوشتید؟

متن این نمایشنامه متنی قدیمی است که مونولوگ آنچهار سال پیش در مونولیو اجرا شد. حالا دوباره این نمایش به روی صحنه رفته است اما این‌بار محمدرضا نجفی این کار را هم بازی و هم کارگردانی کرده است.

چرا اسم این نمایشنامه گوشت است؟

این نمایش روایت موجودی مسخ شده میان انسان و حیوان است که تلاش می‌کند با وضعیتی که دارد خود را انطباق دهد. در مسیر این تلاش، او به این نتیجه می‌رسد که تنها راه رهایی، تعطیلی ذهن و بدل کردن وجودش به گوشت محض است. شخصیت اصلی این نمایش موجودی غیرعادی است، بچه‌ای است که ویژگی‌های حیوانی دارد هر چقدر بزرگ‌تر می‌شود رسیدن به ایده گوشت محض گسترش می‌یابد.

این نمایش کاری فرمی است؛ ایده کار از کجا به ذهن شما رسید؟

این نمایشنامه محصول خواندن کتاب «منطق احساس» ژیل دلوز است که در آن تفسیرهای این فیلسوف از نقاشی‌های فرانسیس بیکن آمده است. در واقع این اثر در اجرا الهامی از آن نقاشی‌های بیکن است که موجوداتی عجیب و بدون لب و دهان هستند.

شما کارهای مختلفی کرده‌اید از نوشتن رمان و مقاله گرفته تا ترجمه؛ چه شد که خواستید نمایشنامه‌نویسی را هم امتحان کنید؟

این نمایشنامه در واقع کار اولم است و ممکن است کار آخرم هم باشد. یک دوره‌ای در فستیوال لیو داور بودم.‌‌ همان جا فکر کردم که از فرم خوشم می‌آید و شروع کردم به نوشتن این نمایشنامه. البته این را بگویم که من خیلی نمایشنامه‌نویس نیستم چون در آن فستیوال درگیر شده بودم فکر کردم که نمایشنامه نوشتن هم تجربه بدی نیست. در مورد فرم کار هم من انتخابی نکرده بودم، در اجرا به این شکل درآمد.

تجربه نمایشنامه نوشتن برایتان چقدر با تجربه رمان نوشتن فرق داشت؟

من هیچ‌وقت این تجربه را نداشتم. وقتی نمایشنامه را تمام می‌کنی، هنوز کار انگار ناقص است و تا وقتی روی صحنه برود کار محقق نمی‌شود. این موضوع با رمان کاملا متفاوت است و همه‌چیز دست خودت است. ممکن است نمایشنامه‌ات به جاهایی برود که خودت هم فکرش را نمی‌کردی. در واقع اجرا به متن تو عینیت می‌دهد در حالی که در رمان این‌گونه‌ نیست.

این اجرا با اجرایی که چند سال پیش روی صحنه رفت چه فرقی می‌کند؟

در اجرای اول این طور بود که شخصیت در بیمارستان بود و با عده‌ای دکتر حرف می‌زد ولی در اجرای فعلی محیط بیمارستانی کاملا حذف شده است و معلوم نیست که آن موجود کجا قرار دارد.

این روز‌ها مشغول کار دیگری هم هستید؟

بله. این روز‌ها دارم روی کتابی در مورد بررسی شعر بعد از انقلاب کار می‌کنم. ایده اصلی این اثر درباره جایگاه شعر است که به نظرم با انقلاب ۵٧ تمام شده است. به نظر می‌رسد که با انقلاب دوران استیلای هزار ساله شعر ما تمام شده و این سی و چند سال بعد از انقلاب تنها شاهد تلاش عده‌ای از شاعران در این زمینه بوده‌ایم.

ادبیات اقلیت / ۲۸ آذر ۱۳۹۴

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا