چند کار از نانام Reviewed by Momizat on . ادبیات اقلیت ـ چند کار از نانام:   ۱ در وقتِ مرگ گوش‌هایم را می‌گیرم و از مشت‌هایم می‌ریزم با هر صدایِ نیامده مرگ اخت است نمی‌آیم .  ۲ ترک کردم خودم را. چمدان ب ادبیات اقلیت ـ چند کار از نانام:   ۱ در وقتِ مرگ گوش‌هایم را می‌گیرم و از مشت‌هایم می‌ریزم با هر صدایِ نیامده مرگ اخت است نمی‌آیم .  ۲ ترک کردم خودم را. چمدان ب Rating: 0
شما اینجا هستید:خانه » شعر » چند کار از نانام

چند کار از نانام

چند کار از نانام

ادبیات اقلیت ـ چند کار از نانام:

 

۱

در وقتِ مرگ
گوش‌هایم را می‌گیرم
و از مشت‌هایم می‌ریزم

با هر صدایِ نیامده مرگ اخت است

نمی‌آیم

.

 ۲

ترک کردم خودم را. چمدان به دست کنار جاده ایستاده بودم که ماشینی. رفتیم تا رسیدیم. ایستاده بودم کناری و تماشا می‌کردم خودم را. کتابی می‌خاندم به اسم دام.
!I SAID IT WAS ALL A JOKE
چمدان را باز کردم و دیدم که پاسپورتم. برگشتم. به خانه که رسیدم هنوز خانه بودم. در را که باز کردم رفته بودم (دویده) به دستشویی و در آینه …

هیچ اثری از من در چهره‌ام نبود.

.

۳

بی کلید از در گذشتیم
آن‌سو هگل و کاهگل هر دو، سه چیز بودند
فضا انباشته از دفع و آفت بود
تو هنوز نیامده بودی

دعا کردیم
واژه وداع را پستان گذاشتیم
و آرام
از دهان یکدیگر گذشتیم.

ادبیات اقلیت / ۱۰ شهریور ۱۳۹۹

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا