شعری از ستاره انصاری
بیمارم این روزها / از فرط چمدانی که بگذار فکر کند / همیشه میتوان چیز به درد بخوری که فراموش شده ناگهان، از درونش یافت / بگذار بمیرد بیمار که بی هیچ سفری عزیمت کرده از ناکجا / با چمدانی که فراموش نمیشود... ...
ادامه محتوا ›بیمارم این روزها / از فرط چمدانی که بگذار فکر کند / همیشه میتوان چیز به درد بخوری که فراموش شده ناگهان، از درونش یافت / بگذار بمیرد بیمار که بی هیچ سفری عزیمت کرده از ناکجا / با چمدانی که فراموش نمیشود... ...
ادامه محتوا ›ويرانههای مدور / خورخه لوئيس بورخس / احمد میر علایی: هيچکس قدم به خشکي گذاردن او را در شبي آرام نديد، هيچکس غرق شدن کرجي خيزراني را در گل و لاي مقدس نديد. اما در خلال چند روز کسي نبود که نداند مرد کمحرفي که از جنوب آمده است از يکي از دهکدههاي بيشمار بالاي رودخانه است ...
ادامه محتوا ›