شما اینجا هستید:خانه » 2017 » سپتامبر » 02

پاره‌ای از داستان بلند «آن‌ها با شاعری که خیلی دوستش داشتند بد تا کردند» اثر مجتبا هوشیار محبوب

ما- یعنی من و ایمان- با شاعری که خیلی دوستش داشتیم بد تا کردیم، خیلی بد. ماجرا از اینجا شروع شد که من توی اتاقم در خیابان هفتم فردیس صدای یک اره‌برقی و افتادن درخت‌های یک جنگل وسیع را شنیدم. ...

ادامه محتوا

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا