یک استکان گریه / شعری از فراز بهزادی
شعری از فراز بهزادی: اینها را از زبان دیوانهای مینویسم / که شبانه از راهْ راهِ پیراهنم گریخت / با یک استکان گریه به جای دریا / تا ماهیانش را برای معشوقهاش / تعریف کند، / مثل پدر که اولین کلنگ قلبم را ... ...
ادامه محتوا ›