چند کار از نانام
چند کار از نانام: ترک کردم خودم را. چمدان به دست کنار جاده ایستاده بودم که ماشینی. رفتیم تا رسیدیم. ایستاده بودم کناری و تماشا میکردم خودم را. کتابی میخاندم به اسم دام... ...
ادامه محتوا ›چند کار از نانام: ترک کردم خودم را. چمدان به دست کنار جاده ایستاده بودم که ماشینی. رفتیم تا رسیدیم. ایستاده بودم کناری و تماشا میکردم خودم را. کتابی میخاندم به اسم دام... ...
ادامه محتوا ›سینا سرکانی رفت / یادداشتی از مهین میلانی: فرامرز پورنوروز که از پشت تلفن حس کرد دارم جان از بدن تهی میکنم، گفت هنوز معلوم نیست، من چیزکی جایی خواندم، چه بسا اشتباهی شده است... ...
ادامه محتوا ›