سه شعر از قاسم قره داغی Reviewed by Momizat on . ادبیات اقلیت ـ سه شعر از قاسم قره داغی: 1 باختن در بوچ آن سوی این کوه مقاوم قلبی است که از بناهای روم باستان آب می‌خورد و سنگ می‌شود تمام مرجان‌های تنش و جزیره‌ ادبیات اقلیت ـ سه شعر از قاسم قره داغی: 1 باختن در بوچ آن سوی این کوه مقاوم قلبی است که از بناهای روم باستان آب می‌خورد و سنگ می‌شود تمام مرجان‌های تنش و جزیره‌ Rating: 0
شما اینجا هستید:خانه » شعر » سه شعر از قاسم قره داغی

سه شعر از قاسم قره داغی

سه شعر از قاسم قره داغی

ادبیات اقلیت ـ سه شعر از قاسم قره داغی:

۱

باختن در بوچ

آن سوی این کوه مقاوم
قلبی است که از بناهای روم باستان
آب می‌خورد
و سنگ می‌شود تمام مرجان‌های تنش
و جزیره‌ای می‌سازد
با بیرقی از فراق و دلتنگی.

قلعه‌ای است فرو ریخته
و ناپلئون‌وار
در مسکویی بی‌دفاع
به چشمانی در آن سوی مرزها
خیره شده است.

 

***

۲

توهم

در آغاز همه وهن بود و وهم

در آوردگاه ما به طغیان

زرتاب گونۀ زرین ردا

و شیپور بزرگ در دهانۀ خشم

سپید رخت موت و غزلواره ها

شراره در شرر آمیخت شک به جان

رفتن همان و رسیدن همان

به لاجورد نهایت، به بیکران

شوری کشیدیم به تاریخ و ما

در کالبدی نو به جهان آمدیم

 

***

۳

پدر

پیشوای فصل‌ها بودی

و شکوه فاصله‌ها

و دوری تعریف تو بود

آبادی از تو نماد یافت

با سنگ‌های بر پشتت

و نسیم حضورت

دم مسیحای ممکن من بود

در چارچوب دری

که عبور تو را

به هنوز منتظرش میخ می‌کوفت

زمان فرمان ایست داد

و تو را پدر نام نهادند.

ادبیات اقلیت / ۲۸ آبان ۱۳۹۵

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا