سه شعر از شهریار بهروز
کجای قائلهای مرد! / نشستهای در اتاق / سوزن میزنی به عروسکهات! / خط پیشانیِ که را گرفتهای به اینجا رسیدهای؟ / من مرگ پریچهرها را دیدهام... ...
ادامه محتوا ›کجای قائلهای مرد! / نشستهای در اتاق / سوزن میزنی به عروسکهات! / خط پیشانیِ که را گرفتهای به اینجا رسیدهای؟ / من مرگ پریچهرها را دیدهام... ...
ادامه محتوا ›دو شعر از سریا داودی حموله: از آسمان شما گریختهام / برای دیوارهایی / که از در و پنجره افتادند / بگذار به دیوانگی حروف قناعت کنم / بمیرم میان شبانههای کبود / مبادا / تاریک بمیرند / صداها به جادهها! ...
ادامه محتوا ›دلم میخواست به صدایت بگویم خانه که صدایت سقف داشت / که صدایت میتوانست مکث کند در گوشم / مکث کند در گوشتم / دلم میخواست به صدایت بگویم خانه، صدایت در داشت، آدم را پشت در نگه میداشت. ...
ادامه محتوا ›لنگر گرفتم، مثلِ دخترکی کهنه / بوی ماهی میدهم؟ / بگو به آن مردی که آنطرفِ آب ست / و پاروهایم را دزدیده است: / تو آن ماهیگیر را به ساحلِ من فرستادی، چشمۀ من اشک نداشت... ...
ادامه محتوا ›از تو مرا بمیرانیده بودی در افعال تیز / گیسویت خم میشد از کنار هر متنی / در پیچیدن به خاک از دهان افتاده در وهم هر ساعت / این مرده اما زندهتر از کوزه بود با حلقۀ دسته که نمیرانیده بود دستی را... ...
ادامه محتوا ›بیمارم این روزها / از فرط چمدانی که بگذار فکر کند / همیشه میتوان چیز به درد بخوری که فراموش شده ناگهان، از درونش یافت / بگذار بمیرد بیمار که بی هیچ سفری عزیمت کرده از ناکجا / با چمدانی که فراموش نمیشود... ...
ادامه محتوا ›چند شعر از صنم احمدزاده: تو میروی لیلات را چه کنم؟ / تو میروی در ساعات کاریام / چشم به کدام شانه / با صبری عریض / پشت به کدام صفحه با مویی بلند / اضافه کار کنم؟ ...
ادامه محتوا ›دوستت دارم / به اندازۀ زبان مهاجری / که بومیان از درکش عاجزند. / شبها زیر نور ماه / دهانت پر از فاجعۀ شعر میشود / و ارکیدهایی کبود از دو سوی چشمهایت میرویند... ...
ادامه محتوا ›دو شعر از لیلا مهدوی: شاخههای تاک، زیر سنگینی خوشه / تلو/ تلو / اسمات را به من بده / که میخورد به خیابان تختِ تختی / و انقلاب چکه میکند / از فشردن دو... ...
ادامه محتوا ›سه شعر از منصور خورشیدی: تمنای موجهای جهنده / اندکی آسمان زیر باران / اندوه آفتاب را شماره میکند / کنار صدفهای خاکستری... ...
ادامه محتوا ›