شما اینجا هستید:خانه » یادداشت (Page 4)

مرگ در شعرهای عباس صفاری

مرگ در شعرهای عباس صفاری از زنده‌ترین عناصر است. او در شعرهایش ناظرِ بی‌حسرتی بود که بی‌آنکه تن به احساسات بدهد، نزدیکی و ناگزیری مرگ را به‌شوخی می‌گرفت... ...

ادامه محتوا

مهابهارات / یکی از بزرگترین دستاوردهای روایی بشر

مهابهارات برای هندوان کتابی دینی و آئینی است اما ساختِ رواییِ مبتنی بر نبردِ خاندانی‌اش و نیز روایت‌ها و خرده‌روایت‌های جذاب و متنوعِ آن، این کتاب را به اثری پر اهمیت در تاریخِ ادبیات جهان هم تبدیل کرده است. اثر پراهمیتی که طولانی بودنش نزدیک شدن به آن را سخت کرده است. ...

ادامه محتوا

محمود کیانوش؛ بایکوت پنجاه‌ساله‌

محمود کیانوش بد موقعی مُرد. درست در آستانه‌ی معرفی دوباره‌اش در فضای ادبی. قرار بود اول بهمن ماه کتاب «بردار این‌ها را بنویس آقا» در نشر فرهنگ جاوید بازنشر شود و این می‌توانست آنچه که کیانوش مدت‌ها ناراحتش بود را جبران کند. ...

ادامه محتوا

آنچه که به سرِ احمد محمود آوردیم

احمد محمود مصداق بارزِ ضرب‌المثلِ «آبِ خوش از گلویش پائین نرفت» است. زندانی شد، تبعید شد، جلوی انتشارِ آثارش گرفته شد، آثارش را به ناحق نادیده گرفتند و نانش را به معنای واقعی کلمه آجر کردند و در عینِ حال تا آخرین لحظه از چپ و راست طعنه شنید و دشمنی دید. ...

ادامه محتوا

شحنۀ شاعر: صدّام و شعری از او

متن قصیده از عربی ترجمه شده است و گرچه نخست می‌خواستم ترجمه‌ای موزون و مقفی از آن بکنم، اما از سویی دیدم شعر زیبایی و ارزش ادبی خاصی ندارد که با ترجمه بدون رعایت وزن و قافیه از دست برود... ...

ادامه محتوا

دیوار شده‌ام / «چشمِ» سوررئال در «عقب‌نشینیِ» قباد حیدر

این‌جا در قصۀ "عقب‌نشینی" چشم است که تولید مثل می‌کند. یک بچه از چشم بیرون می‌آید. خودش بی‌شعور و بی‌عقل و بی‌احساس و بی‌رانشِ زندگی و بی‌همه چیز مانند همان کوتوله‌های کتاب ماشین زمان نوشتۀ اچ. جی. ولز. آن‌ها، انسان‌های صدها هزارسال بعد... ...

ادامه محتوا

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا