در باب زوال عشق
خواستن یک شخص محبوب با نگاه داشتن آن شخص، دو چیز جداست و زندگی همان تلاش برای نگاه داشتن است نه خواستن. عشق رابطۀ ملتهبی است و بر ناهمزمانیها استوار است... ...
ادامه محتوا ›خواستن یک شخص محبوب با نگاه داشتن آن شخص، دو چیز جداست و زندگی همان تلاش برای نگاه داشتن است نه خواستن. عشق رابطۀ ملتهبی است و بر ناهمزمانیها استوار است... ...
ادامه محتوا ›یک بررسی آماری نشان داده است که انسانهای شاد بیشتر از انسانهای افسرده، در بحثهای جدی شرکت میکنند. ...
ادامه محتوا ›ادبیات اقلیت ـ “شعلههایی که سرچشمۀ شادیاند” در مجموعۀ مدرسه خوشبختی نوشتۀ مرتضا کربلایی لو: *** نه، آتشی که در آشپزخانه و زیر ظرف غذا روشن است، منظورم نیست. آن شعلهها آبی و منظماند. من از شعلههای سرخ و نامنظم حرف میزنم که چشمۀ شادیاند. شاعر گفته است: «بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین.» این مرور گذران عمر خیلیها را غمگین میکند. حسرت میآورد که چرا در زندگی فلان نکردم و چرا او را از خودم راندم و چرا نگ ...
ادامه محتوا ›میخواهم درباره عطسه حرف بزنم و شادیاش را بسنجم. عطسه هوا را به شدت و ناگهان از ریه ها بیرون میراند. معمولا چشمتان را هم میبندید چون عطسه، تنش لذت بخشی در شما درمیاندازد و سپس آرامش میدهد. ...
ادامه محتوا ›چین خوردن یک پارچه، یک کیهان پر از امکان به شما القا میکند. اندازۀ اصلی پارچه چند برابر شکل چینخوردهاش است. خانهای که پردۀ تاخورده دارد، ژرفا و راز دارد... ...
ادامه محتوا ›آلدوس هاکسلی در دنیای شجاع نو نوشته است: «من آرامش نمیخواهم. من خدا را میخواهم، شعر میخواهم، خطر واقعی میخواهم، آزادی میخواهم، کیف میخواهم.» ...
ادامه محتوا ›کوچک بودن ربطی با شادی دارد. منظورم از چیز کوچک، چیزهایی با اندازۀ کوچکتر از اندازۀ معمولشان است. خانههایی که چیدمانشان از مجسمه و ظروف و قاب و دکورهای کوچک پر است، شادترند... ...
ادامه محتوا ›چگونه خوشبختی در ما قرار پیدا کند؟ هر کسی که لحظات شادی را جمع کرده و کلکسیون شادمانیها دارد انگار هالهای از نور پیرامون خود راه انداخته... ...
ادامه محتوا ›مگر «لحظه» را میتوان جمع کرد؟ لحظه فقط یک لحظه میپاید و بعد میگریزد و از دسترس ما محو میشود. چگونه میتوان لحظه را جمع کرد؟ ...
ادامه محتوا ›زمان ماجرای داستان، در اسفندماه، یعنی نزدیک عید است. پایان سالی که رفته و روزهای گشوده به آغاز سال نو. چیزی دارد پایان میپذیرد و بهناچار چیزی در شرف آغاز است. ...
ادامه محتوا ›