درباره نویسنده

مطالب مشابه

یک دیدگاه

  1. 1

    اسحاقی

    بسم المحبوب
    آیا این نامه ها هیچ به چشم هایتان میرسد؟ای ضمیر مستتر لابه لای متن هایی که آشکارگی نمیدانندو به پنهان کردن سزاوار….
    به سیاق بوعلی ها و مشایی ها بگوییم این همه شما هست و شما نیست”؟؟؟
    فلسفه ای که سرانگشتِ حکمتش بر عدم می چرخید….بر امکان….انگار بازار مکاره ای از سلب و ایجاب
    ولی حکمت متعالیه کلاس ۴۰۲ چه؟طبقه ی چهار…. به سیاق صدرا سلب ها را خط بگیریم و فقط از ایجاب بگوییم
    آن شمایی که باز فراتر از شماست کجاست؟؟”وجود ربط دارد به یک زنجیره ی طولی بی انتها
    شما هست و فراتر از شماست”…شما بودنش را می بینیم و باز فراتر بودنش را…..چطور فراتر است؟چون وصل است به جایی که نمیدانیم و هست….شاید به حمد های فراز بر هم….. شبیه ضرب هایی که “ستایش” بر میداشت….این است که روشنمان میکند به چیزی که ندیده ایم و نخوانده ایم هنوز….چیزی که نه تنها نمی دانیم که نمی توانستیم که بدانیم…. چون راهش جز بر کسیکه راه برده به غیب بسته است و شما بوده اید معلم نور و اشراق و سانحه….و گفته بودید غیب موطنی است سراسر جوانی و نشاط ….
    بااحترام

نظرات بسته شده است.

تمام حقوق برای وردپرس یار محفوظ است