شعری از شهباز پویا
شعری از شهباز پویا: بعد نشستهام مینویسم / لبهای یک کولبر نوجوان مثل گیاهی مفراح / با یک اسمِ زیبا زیرِ یخها / مینویسم / در این دنیا زبان آنقدر بیحساب شده / که مرگ را به جای رنگ رویِ لبها میمالد / و اسمِ معشوقههای کولبران را زیر سنگ پنهان میکند / آخر انسان با اسمِ سنگ چه نسبتی دارد؟ ...
ادامه محتوا ›