هایدگر اسم انسان را عوض کرد، گفت: «آنجا باشنده.» «آنجا» را به مفهوم انسان تزریق کرد. از این پس به من نگو کیستی، بگو در کدام کانتکست، در کدام زمینه نشستهای. ادامه متن
در مقالۀ پیشین اشاره شد که چگونه سوءبرداشت گلشیری از مکتب فرمالیسم روسی جدال آسیبزای بین فرم و محتوا را وارد ادبیات داستانی ایران کرد... ادامه متن
جایی هست که با رفقا جمع میشوید دیدار تازه میکنید. چه بسا محلهای قدیمی است. پاییز رسیده و هوا برای پرسه عالی است. سه نفری تا یک خیابان پایینتر میروید و برمیگردید... ادامه متن
بیایید از آن خصومت مارکسیستی نسبت به سرمایهداران دور شویم. بیایید با صاحبان سرمایه رابطه بزنیم. با معاشرت با یک مرد ثروتمند، درهای آسمان و زمین را گشوده حس میکنیم... ادامه متن
فرمالیسم روسی[2] از اواسط دهۀ دوم قرن بیست میلادی تا اوایل دهۀ چهارم آن، یکی از مکتبهای پرنفوذ ادبی روسیه به شمار میرفت که بعدها با ترجمۀ آثار روسی به دیگر زبانهای اروپایی و نیز با مهاجرت... ادامه متن
اول، وسط، آخر
اول، وسط، آخر. به کدام قسمت یک مراسم، یک شب، یک ماجرا، یک مکان، یک رابطه، یا کار، گرایش دارید؟ برخیها اهل اولاند. ادامه متن
داستان تعطیلی مجلات گروه همشهری به همشهری داستان هم رسید و شمارۀ مهر 1397 این مجله، آخرین شمارۀ این مجله خواهد بود. ادامه متن
زندگی سالم و عمر طولانی به پول، غذا یا میزان کلسترول بسته نیست، بلکه به رابطۀ قوی و خوب بسته است. آنهایی که در پنجاه سالگی روابط استواری دارند، در هشتادسالگی شادترند. ادامه متن
دو شعر از مریم بهمرام: آنقدر کوتاهم کردهاند / که کوتاه آمدهام / از جریانات عشقیام / و پایم را کشیدهام وسط / تا آغوش توغروب غمگین ماجرا.. ادامه متن
آن تصمیمی که زمانی گرفتهایم و سپس منصرف شده و ترکش کردهایم، و بعد پاک از یادش بردهایم، آتش زیر خاکستر است. این تصمیمها بعد از یک دوره فراموشی، بازمیگردند. گلهای "فراموشم مکن"اند که می... ادامه متن
آخرین دیدگاه ها