گروه داستان جمعه قم روز ۱۷ آذر با حضور گیتی صفرزاده و محمدرضا آتشین صدف به سراغ موضوع طنز رفت. ادامه متن
سه شعر از فاروق مظلومی: من از همه کوچها / جا ماندهام / کوچ آن پرندههای بیطاقت وحشی / آن ایل نجیب / که با بزهایشان / از قالیهایم / رفتند... ادامه متن
نامزدهای نهایی نخستین دورۀ جایزۀ احمد محمود در دو بخش رمان و مجموعه داستان معرفی شدند. ادامه متن
سنگ را توی دستش بالا و پایین کرد. سنگ توی دستش عرق کرده بود. امروز روز مسابقه بود. به پشت سرش نگاه کرد. بچهها با هم پچپچ میکردند. متوجه او که شدند... ادامه متن
دکتر پاسارگادی اوایل پاییز در خیابانی خلوت از پاریس قدمزنان سمت هتلش میرفت که دری چوبی با شیشهای مات گشوده شد و دختری بلندبالا و ترکه بیرون آمد اما دو قدم سمت خیابان نرفته، نقش زمین شد. ادامه متن
در روزگاری که حاشیه بر متن غلبه دارد عاقلانه این است که پیش از متن به حاشیه بپردازیم. ترسم این است که بدونِ این حاشیهروی، این تصور به وجود آید که از نظرِ من «ملکوت»، نوشتۀ بهرامِ صادقی، اثر... ادامه متن
دو شعر از محمدعلی حسنلو:من دیدهام که خون / غلیظ میپاشید و درو میکرد / گلوله، صحنهای را که از گردن / ساقط شده بود / مگر آدمی / چندبار تکرار میشود... ادامه متن
مشکل از آنجا شروع شد که باز مخاطب را به دو دستۀ کلیشهای خاص و عام تقسیم کردیم که نبود. چون جامعه با وجود این تعداد تحصیلکرده به سمت مخاطب حرفهای و غیرحرفهای پیش میرفت. ادامه متن
سه شعر از لیلا درخش: ورق خوردْ صبح / در لختههای خون / و بستری / که جفت زنان کرد را / با سرفه بریده بود / در حملههای دشتی که سر نداشت / با اعتمادی... ادامه متن
بیگمان، وضعیت فرهنگی امروز ما، بیشباهت به گفتوگوی بیسروته و ابزورد ولادیمیر و استراگون در نمایش «در انتظار گودو»ی بکت نیست. با اشتیاقی وصفناپذیر و منطقی و مبتذل و کور، ادامه متن
آخرین دیدگاه ها