یازده شعر از اولا هان با ترجمۀ مصطفا صمدی: زنی هستم / که میتوان دوباره به او زنگ زد / وقتی تلویزیون حوصله سربر است / زنی هستم / که میتوان دوباره دعوتش کرد / وقتی دیگری رد کرده است / زنی هس... ادامه متن
دو شعر از احسان اورنگی: او / پسر سرشاری بود / سرشار از نمیدانم چه / از خودم عاجزانه درخواست کردم که شاعر نباشم / چون نوشتن سختترین کار است وقتی نمینویسم... ادامه متن
شعری از سمیه جلالی: با احتمال بریدن از بندها آمدم، / آمدم تا به نقطهها خیرگی کنم؛ / احتمال دارد اینبار بریدههایم را به مکاتب بروز دهم... ادامه متن
سلول در تاریکی فرو میرود. صدایی جز نفسهایم را نمیشنوم. زیر پنجرۀ کوچک، روی پتوی شتری دراز میکشم و برای شنیدن چنار، منتظر باد میشوم. باد که میآید، ریههایم را پر میکنم. سینهام آهسته ب... ادامه متن
خوانا نشستهام بر پوستت / وقتی تنهاییات پرواز هواپیمایی بود که شب را پاره میکرد / ای پوست محمود وقتی دختری نوبالغ زن میشد / انگشتهای شمردهام را مشت زدم به دیوار خانهای کلنگی، لعنتیها... ادامه متن
هر کاری کردم تا اگر / مرتب شد ردیف کلمات روی لبها / میشد اگر هوا بارانی، ابر میشدم / تا بعد خودم رنگینکمان خودم باشم / یک چند وقت / این زمستان هم به خانۀ ما آمد... ادامه متن
مؤسسه فرهنگی هنری خوانش با همکاری سایت ادبیات اقلیت جشنوارهی مستقل داستانک «در جستوجوی نان» (با موضوع زبالهگردها) را در قالب داستانک 50 کلمهای و با محوریت دغدغههای زیر برگزار میکند... ادامه متن
راهی که شعر روشنی از اولین مجموعهاش نیمۀ گمشده سال 85 تا این مجموعه، با برند زاگرس سال 97 طی کرده است، از نظر زمانی راهی نسبتاً طولانی است، امّا در مقایسه با این سالها میزان تغییر و تحوّلی... ادامه متن
در مه قدم میزنم. / درختان که در پدیداریشان مرور میشوند / از اشباح زنان و مردان در شهر تجلی بیشتری ندارند. / زیر آسمان ستارههای فروزان / همان افکاری را دارم که در اتاق خواب. / دیگر بادی ب... ادامه متن
اندوه شدم / شعری از پدرام محمدزاده همراه با مؤخرهای کوتاه در مورد سبک شعری خیابانمن اندوه بودم: در اتاقی زرد / که دور تا دور دیوارهایش را عنکبوتها تار تنیدهاند / عنکبوتهای محافظ / که از... ادامه متن
آخرین دیدگاه ها