از تو مرا بمیرانیده بودی در افعال تیز / گیسویت خم میشد از کنار هر متنی / در پیچیدن به خاک از دهان افتاده در وهم هر ساعت / این مرده اما زندهتر از کوزه بود با حلقۀ دسته که نمیرانیده بود دستی... ادامه متن
نشر حکمت کلمه ناشری نوپا درعرصۀ ادبیات و فلسفه است که از سال 93 فعالیت خود را آغاز کرده است. ادامه متن
بیمارم این روزها / از فرط چمدانی که بگذار فکر کند / همیشه میتوان چیز به درد بخوری که فراموش شده ناگهان، از درونش یافت / بگذار بمیرد بیمار که بی هیچ سفری عزیمت کرده از ناکجا / با چمدانی که ف... ادامه متن
ويرانههای مدور / خورخه لوئيس بورخس / احمد میر علایی: هيچکس قدم به خشکي گذاردن او را در شبي آرام نديد، هيچکس غرق شدن کرجي خيزراني را در گل و لاي مقدس نديد. اما در خلال چند روز کسي نبود که... ادامه متن
کارگاه داستان سایت «ادبیات اقلیت» جایی برای انتشار آن دست از آثاری است که نویسندگان آنها تمایل دارند دربارۀ کار آنها گفتوگو شود. ادامه متن
انتشارات تاک که به صورت تخصصی در عرصه ادبیات فارسی در افغانستان فعالیت میکند، در سیامین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران حضور مییابد. ادامه متن
با پایان داوری مرحلۀ نخست جشنوارۀ داستان پانزدهکلمهای کودکان کار، 310 اثر از 216 شرکتکننده به مرحلۀ نهایی این جشنواره راه یافتند. ادامه متن
من عاشق توام، جمله مستقیمتر از این؟ نام اولین مجموعه شعر مهدی شادمانی روشن است که نشر نصیرا آن را منتشر کرده است. این کتاب دربردارندۀ چهل و هشت شعر در صدوهجده صفحه است. ادامه متن
همین که برشت نمایشنامهنویس به یاری کارون به غار کاستالیا، مدخل جهان هادس رسید، شبح مردی در لباس یونانی پشت سرش ظاهر شد، دستش را روی شانهی او گذاشت و آهسته گفت: «بیا، منتظرت بودیم، قضات آم... ادامه متن
چند شعر از صنم احمدزاده: تو میروی لیلات را چه کنم؟ / تو میروی در ساعات کاریام / چشم به کدام شانه / با صبری عریض / پشت به کدام صفحه با مویی بلند / اضافه کار کنم؟ ادامه متن
آخرین دیدگاه ها