ترجمه شعر: در این بخش ترجمههایی از شاعران جهان که از زبانهای غیر فارسی به فارسی ترجمه شده است منتشر میشود. «ادبیات اقلیت» هیچگونه وابستگی سیاسی، مذهبی، قومی و غیره ندارد و دست تمامی کسانی را که ادبیات برایشان «جدی» است، میفشارد و به حمایت و یاری آنان نیز نیازمند است. این پایگاه تلاش دارد تا پایگاهی و جایگاهی باشد برای تمام کسانی که دوست دارند مستقل بمانند و به پایگاه و جایگاهی ازپیشنهادهشده وابستگی نداشته باشند. «ادبیات اقلیت» میکوشد که علاوه بر آنکه فضای کلی ادبیات را درگسترۀ مرزهای زبان فارسی و نه مرزهای سیاسی، بازتاب دهد، بدون محدود ماندن در چارچوبهای سیاسی، مذهبی، قومی و جنسیتی، توجه ویژهای داشته باشد به آثاری که در هیاهوی رسانهای کمتر شناخته و دیده شدهاند. «ادبیات اقلیت» از تمامی شاعران و نویسندگان و پژوهشگران برای همکاری دعوت میکند و مشتاقانه پذیرای آثار آنان است. برای انتشار آثار خود در سایت ادبیات اقلیت صفحۀ ارسال آثار را مطالعه کنید. / ترجمه شعر
دیوید تیبت شاعر، نقاش و هنرمند انگلیسی که در مالزی به جهان آمد و در انگلستان رشد کرد. تیبت کتاب شعر ندارد، اشعارش را همچون شاعران کهن با موسیقی اجرا میکند. دهه هشتاد گروه موسیقی current 93... ادامه متن
شعری از تورگوت اویار با ترجمۀ مریم قربان زاده: مثل کاروان حج، / آرام آرام در حال عبورند / ابرهای بزرگ خسته، / از روی پردهها. / عطری به جا مانده از معشوق / - از روز خداحافظی- / در این گوشه،... ادامه متن
یازده شعر از اولا هان با ترجمۀ مصطفا صمدی: زنی هستم / که میتوان دوباره به او زنگ زد / وقتی تلویزیون حوصله سربر است / زنی هستم / که میتوان دوباره دعوتش کرد / وقتی دیگری رد کرده است / زنی هس... ادامه متن
تد کوسر شاعر آمریکایی، در سال ۱۹۳۹ به دنیا آمد. او در آوریل ۲۰۰۵ جایزۀ پولیتزر شعر را برای دفتر دلخوشیها و سایهها از آن خود کرد... ادامه متن
دو شعر از سرگون بولص: در ابتدا بانگ شتری را شنیدیم / در ابتدا / قبل از دیدن / آن هنگام که پشتۀ کوهها به هم برخورد کردند / و دیوارۀ جهان مخفی ویران شد: / شتری مست بانگزنان آمد / که درهای خا... ادامه متن
چند شعر از امیر اور با ترجمۀ رزا جمالی: به من گوش کن که بر تو میخوانم در نیمه راه این شب / چرا که روحام سست شده است / مگر آنکه روح ام را به آن اندازه که باید دستآموز کنی... ادامه متن
شعری از ایهور پاولیوک: کلوچههای گیلاس مادربزرگ، خاکِ عطرآگینْ از بهار / اینها خاطرات گلدوزیشده بر قلبی است، اندوهگین از غریو درنایی. / مینشینم زیر درختان صنوبر، / و شبهای مقدس دهکده... ادامه متن
شعرهایی از رنا التونسی با ترجمۀ فرزدق اسدی: واژهها صدا و نور و حجم دارند / نمیدانم چه طوری افتادنشان را از کیفم توصیف کنم / دریاچۀ کوچکی از درد روبهرویم ایستاده است... ادامه متن
چاقوها / شعری از امل الجبوری: رودهایی که هر کرانهاش چاقویی است / سرزمینی خاکش چاقو / رخسارهایی طرحشان چاقو / مردمانی که ازدحامشان چاقوست / شبجامهای که در قماشاش نیش چاقوست / گلوبندی گو... ادامه متن
هفت شعر از والت ویتمن: ـ من همزاد جنگام! / آوای هولناک تامتامِ طبل مردگان / صدای مهربان من است! / من عاشق زاریهای جنگام! / سر در گوشِ زاری... ادامه متن
آخرین دیدگاه ها