ادبیات اقلیت ـ سه شعر از مرضیه برمال: ۱ پرتم مثل پوکهای جامانده از جنگ خاموشم مثل کتری که این دم، دل جوشیدن ندارد مثل پنجره که در لاک توست درست به رنگ قرمز جیغ که میکشد توی کوچه با سفر از... ادامه متن
سه یشت از اوستا: بازسرایی مهرداد فلاح (از روی گزارش زندهیاد ابراهیم پورداوود): اهورامزدای رایومند و فرهمند را میستاییم / امشاسپندان را / سازش پیروزمند را / که نگاهدار تمامی آفریدگان است از... ادامه متن
شعری از لیلا درخش: بی نماز به خاک بسپاریدم / باید بریزم به خاک سرازیر / لب به لب / لبریز از زیستن / من آن نطفۀ سرخ شرابم / بنوشم خاک! ادامه متن
چهار شعر از صدف حیدریان: بگو چگونه میشود / آدمی را با چند گلوله به رقص درآورد؟ / آن زمان که تنت میخواهد / نان را به خانه بازگرداند / و از کوه / که اندوهش را دور سرمان پیچیده / بپرس / اگر م... ادامه متن
عملیات ویژه / شعری از بهمن زبردست: بنگر چگونه گرجی مکّار / میجنبد در گورش در میدان سرخ / دست بر هم میساید شیطان پیر / پیداست بوی خون شنیده / یکسر باد مرگ میوزد / در استپهای برفپوش / سپاه... ادامه متن
سه شعر از نیره فرزین: کودکان / مردن را بلد نیستند / تنها گیج میشوند / دنبال توپ بدوند یا سرشان! / حتی نمیدانند چند تا از انگشتانشان کم شده است / خیال میکنند اتاقی به نام گمشدهها وجود دا... ادامه متن
سه شعر از فاطمه تجریشی: باز صدای تو راه افتاده است در این خانه / و سرک میکشد به خیال گلدانها / میخواهد به امیدواری نحیف ساقهها بفهماند که عشق از مرگ قویتر نیست. / باز راه افتاده صدای خی... ادامه متن
سه شعر از میثم امیری / روح بالاتر از جسمم رهگذری بود / و من مکاشفه کردهام لای کلمات / تا حیوانِ شعرم بزند بیرون / شعر که شروع میشود اینبار / روحِ شعرم میزند بیرون / رستگارم ولی تا حدودی... ادامه متن
شعری از نگین فرهود: ستایش از آن کیست / کیست که سمت و سرعت بادها را / به تملک خود درآورد / و خاک را که خواستیاش / مادر بشمارد نشد / در حضورش که واجب / بسراید: / ای که در زهدانت / افشر... ادامه متن
دو شعر از شیدا محمدی: مادرت بیشمار وحشی بود / و در هر خانه سری داشت / پیراهناش اما تنها بود / تنها از دفتر شعر معشوقهاش / و شلوغ از گوشوارههای طلای همسرش... ادامه متن
آخرین دیدگاه ها