روایت در مرگ کثیف خطی نیست. آشفته است. و این آشفته بودن خواننده را گیج میکند. رمان قرار است یک معما باشد، اما اطلاعات به میزان یکسانی در سراسر رمان پخش نشده تا کشف روابط برای خواننده لذتبخ... ادامه متن
«افعی در مشت» رمانی بیقصه است. ماجرای خاصی در آن اتفاق نمیافتد. از همان آغاز نویسنده ما را به یک جدال دعوت میکند. جدالی که با تمثیل افعی در مشت شروع میشود. بعداً مشخص میشود که این افع... ادامه متن
«حکم مرگ» داستان بلندی از موریس بلانشو، نویسندۀ رسانهگریز فرانسوی است که نخستین بار در سال 1948 منتشر شده است و سپس با اندکی تغییر در سال 1977 بازچاپ شده است. ادامه متن
صبح شبیه چیزی که از صبح سراغ داری نیست. اگه عادت نداشته باشی، حتی شاید ملتفتش نشی. فرقش با شب خیلی ظریفه، باید چشمت عادت کنه. فقط یه هوا روشنتره. حتی خروسهای پیر هم دیگه اونا رو از هم تشخی... ادامه متن
رمان «پرواز ایکار» را میتوان از زمرهٔ رمانهای «رمانشناسانه» دانست. این رمانها از زمان فیلدینگ، استرن و دیدرو در ادبیات اروپایی سابقه دارد. در حقیقت رمون کنو، یک قالب قدیمی را احیا کرده ا... ادامه متن
چشمهای اللا به سطر بعدی افتاد و همان لحظه یک جملۀ آشنا توی صفحه یافت: «زیرا هر قدر هم بعضیها عکسش را ادعا کنند، عشق حس خوبی نیست که حالا باشد و فردا نه.» از حیرت دهان اللا باز ماند. راستش... ادامه متن
ـ من عاشق این پسرم مامان، میفهمی؟ این کلمه رو قبلاً نشنیدی؟ عشق؛ یعنی قلبت تالاپ تالاپ بزنه، یعنی بدون اون نتونی زندگی کنی. اللا بیاختیار قهقهه زد. با اینکه نمیخواست دخترش را مسخره کند، ا... ادامه متن
در می ۲۰۰۸، هر مانعی جلوِ کار کردن اللا بود، غیرمنتظرانه کنار رفت. چند هفته قبل از آغاز چهل سالگیاش، پیشنهاد جذابی از یکی از ناشران بوستون دریافت کرد. در اصل شوهرش کار را پیدا کرده بود. یک... ادامه متن
آخرین دیدگاه ها