اولین روزی را که با کاوه سلطانی در کافه کتاب رادین آشنا شدم، به خاطر دارم. برایم داستان خواند. راستش داستان خوبی نبود. ادامه متن
اِی دل دِگَه غُصَّه بَسِن (ای دل دیگر غصه بس است) / تا زندَه ای دِل بی کَسِن (تا زندهای دیگر دلت بیکس و تنهاست) / هَر کَه گِرفتار خوشِن (هر کسی گرفتار خودش است) / یارُن وا دادِت نارَسِن (یا... ادامه متن
2014 Powered By Wordpress, Goodnews Theme By Momizat Team
آخرین دیدگاه ها