دکتر پاسارگادی اوایل پاییز در خیابانی خلوت از پاریس قدمزنان سمت هتلش میرفت که دری چوبی با شیشهای مات گشوده شد و دختری بلندبالا و ترکه بیرون آمد اما دو قدم سمت خیابان نرفته، نقش زمین شد. ادامه متن
در خانهتکانیِ سال گذشته، یک دفترچة بینام و نشان لابهلای کتابهای پدرم پیدا کردم. جلد نداشت. لای دفترچه هم کاغذپارههایی بود و تکههایی از روزنامه. ادامه متن
آخرین دیدگاه ها