زمان ماجرای داستان، در اسفندماه، یعنی نزدیک عید است. پایان سالی که رفته و روزهای گشوده به آغاز سال نو. چیزی دارد پایان میپذیرد و بهناچار چیزی در شرف آغاز است. ادامه متن
این متن، گزارش حال مردی است که عاشق شده است و همواره در ایستگاه اتوبوس مینشیند و از اتوبوس جا میماند. چرا؟ چون چشمهایش را برای غرق شدن در رؤیای چشمهای معشوقهاش میبندد. این وضعیت، در اب... ادامه متن
آخرین دیدگاه ها