دو پیرمرد به هم خیره شدند و تلخ و بلند خندیدند. بعد از جاشان بلند شدند، رفتند توی حیاط مسجد، دست انداختند دور شانههای هم، همپا و همصدا رژه رفتند و خواندند: لفت، رایت علی حسین! لفت، رایت ع... ادامه متن
2014 Powered By Wordpress, Goodnews Theme By Momizat Team
آخرین دیدگاه ها