شعری از آنژیلا عطایی: ساعت هفت و چندعقربه بزرگ / در قرنیه / چیزی برای دیدن نیست. / خون از جنون الفبا به چشم / برنمیگردد... ادامه متن
شعری از مرضیه رحیمی: بین ما چمدانی بود / به هیچ کدام تن نمیداد / نه به اتوبوسی که مرا میبرد / نه به بوسههایی که علوم تجربی بودند... ادامه متن
نه اینکه گریه میکند منم / نه تو آن سایۀ افتاده بر دیواری / ما دو ابر دیوانهایم در باران / حالا زمین را برای چند سال / در دست ویرانیاش... ادامه متن
شعری از زهرا حیدری: ای آفریننده که صدایت شعله میکشد / و میدانم آن روی آتش ویرانی است / بهشت تو آیا کلمه نیست؟ / کلمهای با آسمان آبیتر؟... ادامه متن
سه شعر از سپیده داداش زاده: در گوشهایم / خروسهای جنگی است و / دهانم / مرغهایی که / هر روز تخم میگذارند... ادامه متن
دو شعر از مریم بهمرام: آنقدر کوتاهم کردهاند / که کوتاه آمدهام / از جریانات عشقیام / و پایم را کشیدهام وسط / تا آغوش توغروب غمگین ماجرا.. ادامه متن
دو شعر از مرضیه برمال: در نامههایی به خودم / از خرداد میگویم / خردادی که به من نیامده بود / در نامههایی به تو / از مردن بی تو... ادامه متن
چند شعر از طاهره محمودی: ای دوست / از تو دستی / به قصد کشتن قاصدک / گلولهای / به گلوی گلایولها / تو را به راهم گرفته بودم / در... ادامه متن
خیره شو به جنونِ جهان / فراموش نکن آن پلکها را میان دو پروانه / بر کرانهها / آن چشمها که چرخید تا جهان را بیشتر ببیند / آنجا که... ادامه متن
دو شعر از شوکا حسینی: با تو در آمیزم / از زیر گردهات تهمینه بزنم بیرون / نه در این دشت محزون / درست وسط کوهستان پیکرت... ادامه متن
 
                                                                                                
                 
                 
                 
                 
                 
                 
                 
                 
                 
                
آخرین دیدگاه ها