شعری از فراز بهزادی: اینها را از زبان دیوانهای مینویسم / که شبانه از راهْ راهِ پیراهنم گریخت / با یک استکان گریه به جای دریا / تا ماهیانش را برای معشوقهاش / تعریف کند، / مثل پدر که اولین... ادامه متن
شعری از احسان نعمت اللهی: چندی آینهها را خسوف گرفته بود، / دستان برفیات جلایشان داد / و من که تاب نیاوردم شفیره ماندن را / به آغوشت کوچیدم، / سیلابهای پنهانی / رگبارهای درونی / خوشه خیز -... ادامه متن
شعری از زینب اطهری: در این سفیدها چه زمستانی؟! / در این سرفههای صاعقه در خون / من زود رسیدهام خیلی زود / بر موهای موازی بادم برف می نشیند و انگشتهام، میخشکند / صدا، تنهاست... ادامه متن
شعرهایی از مرضیه برمال: اینطور که تابستان چشمهای تو / عطر انبه را منتشر میکنند / اینطور که دلتنگ حیاطی هستم که نیست / اینطور که مادرم نیست / و اینطور که سرکهها باد میکنند در بطریها.... ادامه متن
چهار شعر از محسن توحیدیان: سنگریزهای / غلتان در خون من / در این بعدازظهر پاییزی / به دریچهای نزدیک میشود / که آن را / بر عبارات بستهاند / سنگ در لامسه آبی است... ادامه متن
شعرهایی از وحید نجفی: شب / از پوستم رد میشود / در استخوان فریاد میکند / و نیمکتهای کنارم / پهلو به پهلو میمیرند. / چند لقمه مرگ / چشمم را سیر میکند و... ادامه متن
شعرهایی از کاوه سلطانی: مثل چیزی که بیهوده نیست ولی از فواصل خاصی بیهوده است / جهانی در اندازههای عجیب در عجیب در عجیب / روی میز مطالعه کنار پنجره... ادامه متن
شعری از فاطمه احمدزادگان: از عشق بگویم / که هر شب با دود سیگار قرار میگذارم / مرا به رختخواب ببرد / که تمام پنجرهها را اتوکشیده بگذارم زیر تخت... ادامه متن
سه شعر از سپیده نیکرو: نیمی از پرنده در آفتاب مانده و نیمی دیگر / در سایه جان داده / مرگ تو حقیقت را دو نیم میکند / و پرده از آفتاب برمیدارد / ای تجسد صلح / که اعماق عادت را شکافتهای / و... ادامه متن
سه شعر از نرگس دوست: بوسیدهاند / ارغوانی پوست نازکت را / لبهایی که از ساوه با ترک برگشتهاند! / نگاه کن / ترکهای سبک! / سنگین!... ادامه متن
آخرین دیدگاه ها