شعرهایی از رنا التونسی با ترجمۀ فرزدق اسدی: واژهها صدا و نور و حجم دارند / نمیدانم چه طوری افتادنشان را از کیفم توصیف کنم / دریاچۀ کوچکی از درد روبهرویم ایستاده است... ادامه متن
پیش از آنکه به پاریس، به خیابان دو فیگیه (خیابان درخت انجیر) منتقل شوم، نوشتن را شیوهای برای زیستن میدانستم. و مدتی بر همین عقیده بودم. اما از وقتی که در این خیابان که دو طرفش را خانههای... ادامه متن
پنجمین شمارۀ کتاب شهرزاد ـ نشریۀ تخصصی خانه داستان سرو ـ در هفتمین سالگرد تأسیس خانۀ داستان سرو منتشر شده است. کتاب شهرزاد 5 از هفت بخش... ادامه متن
بخشی از رمان فرانکشتاین در بغداد / ترجمۀ فرزدق اسدی / انفجار دو دقیقه پس از حرکت مینیبوس کیا که ایلیشوای پیر مادر دانیال سوار آن شده بود، رخ داد. ادامه متن
ادریس را به یاد بیاوریم! ادریس، پسر مؤذن مسجد را، به یاد بیاوریم تعطیلات روز جمعه را، دوچرخههایی که گِلگیرشان را برداشته بودیم، نیهای ماهیگیری، کِرمهای صورتی که از گِل رودخانه درمیآورد... ادامه متن
شاید بتوان محمد خضیر را مهمترین نویسندۀ داستان کوتاه در عراق بهشمار آورد. ظهور او در نویسندگان نسل دههی پنجاه و شصت میلادی که خود نسلی طلایی به شمار می آمدند یک اتفاق تعیینکننده بود. ادامه متن
با تمام اینها میگویم کار خودش است. چشمهای آدم هیچ وقت دروغ نمیگویند. درست است که تحصیلات من چیز دیگری بوده، یا ممکن است از مسائل قضایی سررشتهی چندانی نداشته باشم، اما آقای قاضی! تصورش ر... ادامه متن
این کتاب دربردارندۀ چهار بخش است که بخش نخست آن ویژهنامهای برای رضا براهنی است و در آن این مطالب منتشر شده است: بگذار به پشت میلهها باشم / صبور الله سیاهسنگ، همسفری با براهنی / صمصام کشف... ادامه متن
آخرین دیدگاه ها