"مردان خیابانی" و "در" / دو شعر از هوشنگ ملکی: آن مرد که با چشم بسته در پیادهرو پیانو میزند منم / مردی در زمینۀ سیاه که سایهاش سفید است / و موشهای تهران انگشت پاهایش را جویدهاند / مردی... ادامه متن
سه شعر از سعید شعبانی: / در ادراک مورچه یا موریانه نمیگنجد / پریزاد پریچهره پیکری / یا پریوار پروانهای باشم کنار نام تو / دیگر عجیبتر از این / اینکه / از شدید بودنمان در هم / با خبر... ادامه متن
شعری از نرگس باقری: ... ای که خودت را روی ضلع جدولیام میکشی / مرا از آزادی برگردان! / که بوقهای زیادی در بغل دارم / من خط سفید ممتدی دارم اما / چراغهای رنگیام مدام / روی قرمز / بند / می... ادامه متن
شعری از آتفه چهارمحالیان: میانِ پلاستیکِ مرگ / تو را از ساعتِ عصرهایت شناختم / اعلامت میکردند در فرکانسهای خبر / و صورتت را خاک میپوشاند با هر خط تسلیت / باید چه میکردم؟ ادامه متن
این اواخر نشر آفتاب کتاب شعر تازهای از "نانام" منتشر کرده است به نام "واژیسم". قبل از اینکه توضیح مفهوم این نام را در کتاب ببینیم، طراحی جلد که ایدهاش از خود نانام است خود به ما نشاندهی... ادامه متن
شعری از جواد خوانساری: تکههایی از خیابان / به پولکهایش چسبیده است / کمی از کبودی زیر چشمِ دخترک فال فروش / کمی از خاکستر... ادامه متن
خیره شدن ترسناک نیست؟ / وقتی که تمام مجسمهها / به همان نقطه خیره باشند / ترسناک نیست هندسۀ ردیف درختان؟ / آنگونه به وسواس / که از این زاویه تنها یکی پیدا باشد... ادامه متن
شعری از علیرضا قاسمی فر: با شما هستم / شما که / شمار قدمهایتان را / خیابان خسته نمیشود / حتی اگر باران / چترهای کاغذیتان را خیس کرده باشد. ادامه متن
آخرین دیدگاه ها