در بخش داستان سایت ادبیات اقلیت داستانهای کوتاه فارسی و ترجمهشده به فارسی از زبانهای مختلف منتشر میشود. در این بخش شما آثار منتشرشده را به ترتیب زمان انتشار مشاهده میکنید. نویسندگان و مترجمان عزیز میتوانند آثار خود را با توجه شرایط صفحه ارسال آثار سایت برای تحریریه سایت ادبیات ارسال کنند. کارشناسان سایت، آثار ارسالی را بررسی میکنند و معمولاً پس از یک هفته تا یک ماه، نتیجۀ بررسی برای صاحبان آثار فرستاده میشود.
داستان "وِشِن" از مریم عزیزخانی / مورچه افتاد توی گسل. کاکا[1] ندید که بیرون بیاید. چشمش دنبال مورچهی دیگری گشت که نزدیک گسل شد، شاخکهاش را تکانتکان داد، کمی اینپا و آنپا کرد و بعد رفت... ادامه متن
سینیهای مفطح را روی سر آوردند. میهمانها دشداشهها را کمی در مشتشان جمع کردند و از پایین سفره یکییکی نشستند. مسنترها به بالای مضیف هدایت شدند. شیخ جابر در بالاترین قسمت سفره نشسته بود... ادامه متن
داستان "عروس" محمدرضا یاریکیا / صدای بهار را که شنیدم شستم خبردار شد که آبجی بتول برای مراسم تنها نیامده و دو دخترش را هم از تهران خِرکش کرده تا تمام فامیل بیرون از روستا هم بفهمند که منِ ش... ادامه متن
داستان "آش نذری" راحله فاضلیجا / نزدیک سیوسه پل که شدیم به راننده گفتم هر جا شد نگه دارد تا ما پیاده شویم؛ من و ده مسافر فرانسوی و سؤالهایشان. قبل از اینکه پیاده شویم... ادامه متن
آخرین دیدگاه ها