در دوران اصلاحات، جریانهای عامهپسند در لباس تازهای وارد ادبیات داستانی ایران شدند. مهمترین کتابهای عامهپسند دورانِ تازهٔ ادبیات داستانیِ ایران را میتوان دو رمان من چراغها را خاموش می... ادامه متن
داستانهای «مثل کسی که از یادم میرود» همگی در فضای شهری میگذرند. عشقی نافرجام، آمیخته با خیانت در بیشتر داستانها دیده میشود و شاید بتوان خط کمرنگی که داستانهای مجموعه را به هم مرتبط می... ادامه متن
افشین شاهرودی «عکاس ـ شاعر»ی است که رابطۀ چند سویه بین «شعر ـ طرح» و «شعرـ عکس» برقرار میکند. صحنههای روایی را به تصویر می کشد، کلمات را طرح میزند، تا برگ دیگری از شعر بیافریند. ادامه متن
ترجمۀ شعر تنها قرار نیست ما را با بیانی شاعرانه آشنا کند و فراگیر شدن چنین نگاهی ما را از لمس شرایط تاریخی، فرهنگی و... که اثر در آن متولد شده، باز میدارد. اگر ما نیاز به بیان شعری با ویژگی... ادامه متن
دو نفر شاهد عشقى بودند که «ابر شلوارپوش» از آن جان گرفت. ولاديمير ماياکوفسکىِ جوان، «ابر شلوارپوش» را پس از شکست عشقش به ماريا سرود. آن هم در قطارى به سمت کيشينف. و بورليوک از همان آغاز اين... ادامه متن
از بُعد انقلابیگری و ماجراهای عمو اقبال و آقای آدم (پدر افروز) و اکبر شیرهای (دکتر اکبر معتمدی) که بگذریم، داستان حمیدرضا شریفی، بُعد عاشقانهای هم دارد. موژان، دخترک زغالین و زیباروی داست... ادامه متن
آنچه در اين صفحه عرضه شده، بخشي از مقدمه منتشرنشدهاي است از زندهياد فتحالله بينياز بر كتاب «ما يك خانه آبي داريم» (تجربه زندگي و مرگ در داستان كوتاه) كه قرار بود در اوايل مهر منتشر شود... ادامه متن
راوی حکم میکند تا نویسنده تیغ را به صورت ضربدری روی دستهایش بکشد، نباید بعدها هیچکس فکر کند که شخص مرده، حتی برای لحظهای، ترسیده است. اما در واقع یک ترس عمیق وجود دارد، حتی ترس از خیس شد... ادامه متن
آخرین دیدگاه ها