هوشنگ گلشیری میگوید: «من قبلاً کاری از نویسندهای جوان خواندم و خوشم آمد از کارش. خیلی تلاش کردم و پیدایش کردم. آمد و با هم نشستیم و حرف زدیم... ادامه متن
متنی که میخوانید گفتوگوی محسن توحیدیان با فرزانه طاهری است؛ مترجم و همسر هوشنگ گلشیری. این گفتوگو در بهمنماه سال ۹۱ انجام شده... ادامه متن
علیرغم هرآنچه تا اینجا گفته شد، آنچه مرا به نوشتن این سلسله مقالات ترغیب کرد نه سوءبرداشتهای گلشیری که شجاعت او بود. گلشیری در نقد سر نترس و دل بیرحمی داشت و نام و آوازۀ کسی که در آوردگ... ادامه متن
مکتب فرمالیسم روسی در سیر تطور خود که سرانجام آن را از طریق یاکوبسون و مکتب پراگ به ساختارگرایی پیوند زد، متحمل تغییراتی بنیادین شد که اتفاقاً یکی از این تغییرات، به دلایلی که خواهد آمد، دام... ادامه متن
نظریهزدگی گلشیری را میتوان با زبانی ساده اینگونه توضیح داد: فرمالیستهای روس عمدتاً فیلسوفان، زبانشناسان و لغتشناسانی بودند که با استفاده از اصول مکتب فرمالیسم کارهای رمانتیک و واقعگرا... ادامه متن
تعجبی ندارد که خروجی ادبیات داستانی معاصر فارسی، چه خروجی جناح به اصطلاح رئالیستی- سوسیالیستیاش، چه آن جناحش که خود را مدرن مینامد، تاکنون کمترین تأثیر را بر جامعۀ ایرانی گذاشته است و بال... ادامه متن
"جن در داستان فارسی به مثابۀ فقر اندیشه (به بهانۀ «جننامه» و جادونویسیهای گلشیری)" عنوان یادداشتی از مرتضا کربلایی لو است که در فروشگاه سایت ادبیات اقلیت منتشر شده است. ادامه متن
ماهنامۀ اندیشه پویا در آخرین شماره خود، شماره ۵۳، در بخش «کارنامه» مجله، نیمپروندهای را تحت عنوان «پدرخواندگان ادبی» به چهار تن از مشاهیر ادبیات معاصر ایران، صادق هدایت، هوشنگ گلشیری، جلال... ادامه متن
بدبختانه ادبیات عامهپسند مکتوب در ایران از همان ابتدا انگ سرگرمکننده یا مبتذل خورده و همین باعث شده که ظرفیتهای گفتمانی آن در ارایۀ مسائل و دغدغههای عمیق بشری نادیده گرفته شود... ادامه متن
در مقالۀ پیشین اشاره شد که چگونه سوءبرداشت گلشیری از مکتب فرمالیسم روسی جدال آسیبزای بین فرم و محتوا را وارد ادبیات داستانی ایران کرد... ادامه متن
آخرین دیدگاه ها