به یاد دو میلیون نفری که تحت رژیم خمرهای سرخ جانشان را از دست دادند.این کتاب را تقدیم میکنم به پدرم، سِنگ ایم آونگ[1] که همواره باورم... ادامه متن
سه شعر از حسن فرخی: شعری به دست من رسیده است / همراه عکسی از دخترم کنار یک شیر سنگی. / قصهای به دست من رسیده است / همراه عکسی از زنم کنار یک خانۀ قدیمی / که روشنایی ماه را کمرنگ میکند... ادامه متن
دو شعر از مهدی قاسمی شاندیز: وول میخورم / لابهلای سبزیجات / که روزنامه سفارش کرده بود / مثل سربازی / که سرش درد میکند برای / خرد میشوم در بازی / در جنگ... ادامه متن
دو شعر از فرهاد زارعکوهی: و کتاب حوادث/ همیشه از نیمهی آن گشوده میشود / «شیمبورسکا» / پروانهای که بالهایش تقارن ندارد / با هر ادامه از انحنای عمرش / میگیرد / گاهی زبانهها هم سگ دارند!... ادامه متن
چند شعر از امیر اور با ترجمۀ رزا جمالی: به من گوش کن که بر تو میخوانم در نیمه راه این شب / چرا که روحام سست شده است / مگر آنکه روح ام را به آن اندازه که باید دستآموز کنی... ادامه متن
همایش "هوشنگ ایرانی؛ شاعر جیغ بنفش" برگزار میشود. حسین زندی دبیر این همایش با اعلام این خبر گفت: برنامهریزی و برگزاری این همایش با فراگیری بیماری کرونا به تعویق افتاد. ادامه متن
شعری از ایهور پاولیوک: کلوچههای گیلاس مادربزرگ، خاکِ عطرآگینْ از بهار / اینها خاطرات گلدوزیشده بر قلبی است، اندوهگین از غریو درنایی. / مینشینم زیر درختان صنوبر، / و شبهای مقدس دهکده... ادامه متن
دو شعر از فرناز جعفرزادگان: دستی به امر ایستاده / دستی به اشاره / دست فروشها / دست در دست هم دارند / گناه از دستها بود / که راوی بودند / اما حرف نمیزدند / در خالیِ دستها... ادامه متن
مجموعۀ َانیران شامل سه متن داستانی به نامهای «شب بدمستی» از شین پرتو، «دیو!... دیو!» از بزرگ علوی و «سایۀ مغول» از صادق هدایت است. این مجموعه در سال ۱۳۱۰ منتشر شده است... ادامه متن
داستانی از ایدرا نووی: سومین روز تعطیلات توی کانکسهای اجارهایمان بیدار شدیم و دیدیم که یک لنگۀ دمپاییهامان نیست. همینطور یک لنگۀ سندلهای سیبزمینیمانند یکی از بچهها هم نبود. ادامه متن
آخرین دیدگاه ها