سه شعر از معصومه داودآبادی: پناه بردم به رنگ سفید / و فراموشت کردم / از کاغذها گذشتم / راه افتادم میان الفبا / و رودخانهای شدم / که میتوانست شبانهروز / خونریزی کند... ادامه متن
قطار / داستانی از حسام جنانی: ابتدای سفرم هستم و گویی از جایی سقوط کرده باشم تمام بدنم درد میکند. سرم دَوَران دارد. انگار که سالهاست به قعر گردابی عظیم فرو میرفتهام ادامه متن
شعری از شهباز پویا: بعد نشستهام مینویسم / لبهای یک کولبر نوجوان مثل گیاهی مفراح / با یک اسمِ زیبا زیرِ یخها / مینویسم / در این دنیا زبان آنقدر بیحساب شده / که مرگ را به جای رنگ رویِ ل... ادامه متن
مجموعه آثار جشنواره اینترنتی سیزیف با موضوع کولبران در کتابی الکترونیک با عنوان "بانگ فاجعه" به همت دبیرخانۀ جایزۀ ادبیات اقلیت منتشر شد. ادامه متن
علیرغم هرآنچه تا اینجا گفته شد، آنچه مرا به نوشتن این سلسله مقالات ترغیب کرد نه سوءبرداشتهای گلشیری که شجاعت او بود. گلشیری در نقد سر نترس و دل بیرحمی داشت و نام و آوازۀ کسی که در آوردگ... ادامه متن
شعری از علیرضا پورمسلمی: سید رضا را تریاک کشت/ چون عاشقش بود / محمد را زنی سرور انگیز / خسرو گلسرخی را شما کشتید / عاشقتان بود بهراستی... ادامه متن
اختتامیه دوازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد، عصر شنبه ۲۳ آذر در تالار قلم کتابخانه ملی ایران برگزار شد. ادامه متن
مکتب فرمالیسم روسی در سیر تطور خود که سرانجام آن را از طریق یاکوبسون و مکتب پراگ به ساختارگرایی پیوند زد، متحمل تغییراتی بنیادین شد که اتفاقاً یکی از این تغییرات، به دلایلی که خواهد آمد، دام... ادامه متن
شعری از آتفه چهارمحالیان: میانِ پلاستیکِ مرگ / تو را از ساعتِ عصرهایت شناختم / اعلامت میکردند در فرکانسهای خبر / و صورتت را خاک میپوشاند با هر خط تسلیت / باید چه میکردم؟ ادامه متن
چرا پیش مایک، روبرت یا ناسی نمیرویم؟ چون بچهها میگویند مایک و روبرت و ناسی امروز سرشان شلوغ است و ما چارهای نداریم، پس به طبقۀ دهم به زبالهدان وطن دوباره بازمیگردیم. جایی که بوی سگ می... ادامه متن
آخرین دیدگاه ها