پلتفرم داستانی سرراست اما عمیقاً تکاندهنده دارد. گورِنگ، روشنفکری میانسال با گرایشهای چپگرایانه، برای ترک سیگار و خواندن دنکیشوت به آژانسی مراجعه میکند که کارش به شکلی مرموز و مخوف، فرست... ادامه متن
اگر مایل هستید بدانید اقتباسِ بد چگونه میتواند مهمترین نقطهی قوتِ یک روایت را به مهمترین نقطهضعف آن تبدیل کند ابتدا داستانِ زخم شیر نوشتهی صمد طاهری را بخوانید و سپس فیلم یدو ساختهی م... ادامه متن
تد کوسر شاعر آمریکایی، در سال ۱۹۳۹ به دنیا آمد. او در آوریل ۲۰۰۵ جایزۀ پولیتزر شعر را برای دفتر دلخوشیها و سایهها از آن خود کرد... ادامه متن
منزلگاهها کتابی است نوشتۀ عبدالله محسین که برای نخستین بار در سال 1399 به همت نشر ادبیات اقلیت و به صورت الکترونیک منتشر میشود... ادامه متن
دو شعر از شهرام گراوندی: تو رنگ باران و شبپرهها و کاسۀ عتیقِ فلز / دریایی تو! / نباتی در شاهراهِ درخت / آوندهای شهد و عسلی / در یاختههای ذهنم! / تو قصیل پر شبنم صبح ِ روستایی / نجوای دلنش... ادامه متن
سعید سلماسی نامی است که کمتر دربارۀ او شنیدهایم. اگرچه از او مختصر چیزهایی گفتهاند و دربارۀ شجاعتش نگاشتهاند، با این حال او کمتر شناخته شده است. ادامه متن
کُفیشه متنی مکاننگارانه محمد عابدی برای: پگاه به از در فرار سایه، سایه درماندن، درمانده شدن گریبان حال مسکوت را گرفته است. وَه که چه نکبت و ادبار است این استِ تفرقهافکنِ واسطه، سر در زبا... ادامه متن
شعری از پدرام محمدزاده: میخواستم برای هر آسمانخراشی یک طبقۀ تعریفنشده بسازم / که هیچ شمارهای ندارد / و جز بعضیها کسی از وجود آن اطلاع ندارد / یک طبقۀ مخفی / میان تمام طبقات / یعنی طبقه... ادامه متن
دو شعر از سرگون بولص: در ابتدا بانگ شتری را شنیدیم / در ابتدا / قبل از دیدن / آن هنگام که پشتۀ کوهها به هم برخورد کردند / و دیوارۀ جهان مخفی ویران شد: / شتری مست بانگزنان آمد / که درهای خا... ادامه متن
«نزدیکتر بیا» در شعر باران سجادی میتواند «به خود نزدیکتر بیا» یا «به دیگری گمشدۀ خودت نزدیکتر بیا» تعبیر شود. و یعنی از خود بیگانگی که در کار از تو ساختهاند، بیرون شو... ادامه متن
آخرین دیدگاه ها