سه شعر از سپیده داداش زاده
ادبیات اقلیت ـ سه شعر از سپیده داداش زاده:
.
۱
در گوشهایم
خروسهای جنگی است و
دهانم
مرغهایی که
هر روز تخم میگذارند.
.
سپیده دم
شعار میدهند
ننگ بر تو باد
سپیده
ننگ بر تو باد!
.
میترسم
میترسم
به جملۀ “مرگ باد” برسند
.
تخم مرغها بشکند
بالا بیاورم
و کفنام را زرد کنند.
اسفند ۹۶
***
۲
ها-هی -هو
هو-هی-ها
لای -لای -لا
لا-لای-لای
نوزاد دو جنسی میزایم
به شکل اسلحه
بر دوش میگیرم و
ملودی تپانچه
در گوشاش
به لالایی میخوانم.
یونیفرم بیمارستان را
چریکی میکنم.
با زائوها
رژه میروم
مقابل مردم
که شیرم را
مهمات میکند
رو در روی ساعت میایستم
عقربه را نشانه میگیرم.
های… مردم… های!
شل… لیک؟!
جنگ جهانی سوم
دوازده شب شروع شد و
سالن انتظار خاموش.
از مجموعه ملودی تپانچه، نشر حکمت کلمه، سال ۹۵، تهران
***
۳
…. و زنی از این خیابان میگذرد
باد
حاملگیاش را
با خود میبرد.
و در اجاق سرخپوستها
دوشیزهای بور
میزاید.
که نیزه را بالا میگیرد
بالاتر.
و روی سینههایش
نسل مردان قبیله را
به صلیب میکشد.
سوار اسب ابلقی میشود
که در حافظهاش
مادیان سفید
آذری میخندند و
برای معشوقههای غارنشین
یاشماق میزنند.
دوشیزه میرود.
دوشیزه میرود.
و زنی…
از مجموعه شعر آویخته از عقربه ۱۲، نشر فرهنگ ایلیا، رشت، سال ۸۹
ادبیات اقلیت / ۲۴ مهر ۱۳۹۷