گزارشی از نشست فرید قدمی و نسل بیت از سلسله‌نشست‌های کژیسم Reviewed by Momizat on . ادبیات اقلیت ـ معصومه فرید: دومین نشست از سلسله نشست‌های کژیسم با عنوان فرید قدمی و نسل بیت روز چهارشنبه مورخ 29 دی 1400 در کتابفروشی فرهنگان قریب تهران با حضور ادبیات اقلیت ـ معصومه فرید: دومین نشست از سلسله نشست‌های کژیسم با عنوان فرید قدمی و نسل بیت روز چهارشنبه مورخ 29 دی 1400 در کتابفروشی فرهنگان قریب تهران با حضور Rating: 0
شما اینجا هستید:خانه » خبر و گزارش » گزارشی از نشست فرید قدمی و نسل بیت از سلسله‌نشست‌های کژیسم

گزارشی از نشست فرید قدمی و نسل بیت از سلسله‌نشست‌های کژیسم

گزارشی از نشست فرید قدمی و نسل بیت از سلسله‌نشست‌های کژیسم

ادبیات اقلیت ـ معصومه فرید: دومین نشست از سلسله نشست‌های کژیسم با عنوان فرید قدمی و نسل بیت روز چهارشنبه مورخ ۲۹ دی ۱۴۰۰ در کتابفروشی فرهنگان قریب تهران با حضور فرید قدمی، علیرضا بهنام، کامران برادران و پرستو آزادی برگزار شد. حجت بداغی، شاعر و نویسنده، اجرای این نشست را به عهده داشت.

در ابتدای نشست حاضران لحظاتی را به یاد شاعر تازه‌ازدست‌رفته، بکتاش آبتین، ایستاده در سکوت گذراندند و پس از آن حجت بداغی با طرح این موضوع که برخی اعتراض کرده‌اند چرا فرید قدمی عنوان کتاب باروز را ناهار لخت ترجمه کرده است (و نه عنوان دیگری مانند سور عریان) و طرح این پرسش که این دست واژه‌ها چه نسبتی با فرهنگ و ادبیات «بیت‌ها»، و حتا امروز ما دارند، او را به سخن گفتن دعوت کرد.

 

در ایران به‌جای مفاهیم درگیر نام‌ها هستیم

فرید قدمی در پاسخ به این پرسش گفت: ما معمولاً عادت داریم همه چیز را به آنچه از پیش بوده است تقلیل دهیم، تبدیل به فرهنگ محلی کرده و رادیکالیسم آن را بگیریم. در مورد نسل بیت و ناهار لخت هم این اتفاق در ایران افتاده است؛ به طوری که قبلاً بسیاری آن را سور عریان نام برده‌اند. کلمه سور به معنای جشن است و کلمه Feast را برای آن داریم و هیچ ربطی به ترجمه Lunch ندارد. همچنین کلمه Naked معادل کلمه لخت در فارسی است و شاعرانه است اگر بخواهیم آن را به برهنه یا عریان تبدیل کنیم. نکتۀ دیگر آن‌که در ایران ما به جای پرداختن به مفاهیم خیلی درگیر نام‌ها هستیم.

 

پیوند «جاده» و «جشن» – «تکنولوژی» و «دموکراسی»

قدمی در ادامه برای آشنایی حاضران با فرهنگ و ادبیات بیت‌ها و رابطه آن با تکنولوژی و مفهوم دموکراسی به ذکر یک مقدمه پرداخت و گفت: بعد از انقلاب صنعتی و تشکیل دولت- ملت‌ها در قرن هجدهم، پیشرفت تکنولوژی در اروپا باعث شد مردم ارتباط بیشتری با هم پیدا کنند؛ ظهور پست، تلفن، تلگراف، خطوط کشتیرانی، جاده‌سازی و… باعث تحول عظیمی در تفکر بشر شد؛ رومانتیک‌ها به این موضوع واکنش دادند چون احساس می‌کردند که شکوه گذشته در حال از بین رفتن است. یکی از مشهورترین آن‌ها شعر درخشان «کودکی یک ابدیت» از ویلیام وردزورث است که از همین موضوع صحبت می‌کند: اینکه در زندگی مدرن ارتباط با طبیعت، درخت و زمین و آفتاب و… از بین رفته است. اما شاعری پیدا شد با نام والت ویتمن که دقیقاً این شکوه از دست‌رفته را در علوم مهندسی، دستاوردهای تکنولوژی و… دید. او شاعر دموکراسی نیز هست؛ کسی که اولین بار در شعرش از کلمه مهندسان Engineers استفاده کرد و دستاوردهای بزرگ مهندسی را ستایش می‌کند. والت ویتمن پیوند غیرمستقیمی را به واسطه دو مفهوم «جشن» و «جاده» بین دموکراسی و تکنولوژی برقرار می‌کند. به این معنی که تکنولوژی می‌تواند به توسعه جاده‌ها ــ هم به معنای واقعی و هم معنای استعاری آن، هر خطوطی که منجر به توسعۀ ارتباط انسان‌ها شود ــ کمک کند. اگر با کمک تکنولوژی آدم‌ها بتوانند بیشتر جشن بگیرند و این یک جشن دموکراتیک باشد که کسی از آن حذف نشود، در این صورت تکنولوژی می‌تواند به دستاوردهای دموکراتیک برسد و این چیزی است که تا دهۀ ۱۹۵۰ در غرب و اروپا جریان داشت. هر چقدر توسعه تکنولوژی بیشتر شد توسعۀ دموکراتیک نیز بیشتر شد و ادبیاتی که همواره پشتیبان مهم‌ترین تحولات تاریخ بوده کاملاً از آن حمایت کرد.

مترجم آثار نویسندگان نسل بیت در ادامه گفت: از منظر والت ویتمن هر جا پیوندهای بین تکنولوژی و دموکراسی در قالب دو مفهوم «جشن» و «جاده» از بین برود، دستاوردهای مورد نظر بیت‌ها از بین می‌رود. برای مثال در شوروی سابق پیشرفت‌های تکنولوژیک باعث پیشرفت دموکراتیک نمی‌شود. جاده‌ها ساخته می‌شود ولی عملاً جشن مردمی برپا نمی‌شود.

 

تکنولوژی به‌سوی بربریت

قدمی همچنین به تاریخچۀ نسل بیت پرداخت و گفت: این نسل در یک نقطه عطف تاریخی، اواخر دهه ۱۹۴۰ و بعد از جنگ جهانی دوم به وجود آمد. زمانی که دو سویه شکل‌گرفته است: یک، شیوه‌های ارتباطی مثل پست، تلگراف، تلفن و رسانه‌ها کم‌کم تبدیل به یک سری ابزارهای کنترل و پروپاگاندا می‌شوند. دوم، ساخته شدن بمب اتم در آمریکا که بحرانی‌ترین وضعیت تولید علم بود. بنابراین کم‌کم ابزارهای کنترلی جای گسترش روابط و ابزارهای جنگی مانند سلاح شیمیایی و هسته‌ای جای جشن‌ها را گرفتند و تکنولوژی را دچار بربریت کردند. نسل بیت در پاسخ به این بحران شکل می‌گیرد و می‌خواهد دستاوردهای بزرگ مدرنیسم را اصلاح کند.

 قدمی در پایان‌بندی بخش اول سخنان خود تفاوت بین اجتماعات با اشتراک و بدون اشتراک را بررسی کرد و در تکمیل سخنان او حجت بداغی با توجه به این موضوع به آسیب‌شناسی وضعیت فعلی «کانون نویسندگان ایران» پرداخت.

شیوۀ جدید مقاومت نسل بیت در چرخۀ ادبیات

پس از قدمی، از کامران برادران خواسته شد تا سخنان خود را بیان کند. او صحبت‌های خود را با طرح دو عنوان آغاز کرد: اهمیت ایده و نسل بیت و اهمیت مترجم نسل بیت بودن.

او مانیفست نسل بیت ــ سه‌گانۀ باروز، گینزبرگ و کوارک ــ را مواجهه با ملالی حال به‌هم‌زن، سرکوبگر و یکسان‌انگار در دوران خود توصیف کرد. او همچنین تأثیر نسل بیت را بر جنبش ضد فرهنگ آمریکا مهم خواند و گفت: یکی از کارهای مهم نسل بیت آن بود که شکل جدیدی از مقاومت و ایستادگی را وارد چرخۀ ادبیات کرد؛ از کلمات و تصاویری استفاده کرد که در خودآگاه هیچ خواننده‌ای در حالت عادی پیدا نمی‌شد و سال‌ها سرکوب‌شده یا ممنوع بود، مانند تن، سکس، مواد مخدر و…

او ادامه داد: مواجهۀ دیگر ادبیات نسل بیت در برابر چیزی بود که می‌توان آن را «ادبیات فرهنگی» نامید و ریشۀ آن در سلطه است؛ ادبیاتی که به درخواست ایدئولوژی حاکم شکل می‌گیرد و کارکرد آن ساخت یک هویت، ایدئولوژی و سوژۀ خاص است؛ چیزی که نسل بیت به آن می‌تازد و درصدد به هم ریختن رویای یکسان، یک‌دست و خوشگل آمریکایی است و در برابر آن مقاومت می‌کند.

 

 

مقاومت ویروسی بودریار در نسل بیت

 برادران در ادامه سخنانش به تشریح مقاومت و انواع آن از منظر بودریار پرداخت. او مدل چهارم از منظر بودریار را وجود نیروهای فاز ویروسی توصیف کرد که به‌شدت گسترش پیدا کرده و همه چیز را در بر می‌گیرد و نمی‌توان با روش‌های سنتی با آن مواجه شد. تنها راه مبارزه با این نیروها آن است که خود مقاومت تبدیل به یک مقاومت ویروسی شود؛ یک‌پارچه و یک‌دست و قابل تمرکز نباشد؛ مثل ویروس، نامرئی و دست‌نیافتنی باشد و این کاری است که نسل بیت توانست انجام دهد و کاملاً چندوجهی و ویروسی شد. چندپاره‌گی و قطعه‌وار بودن ادبیاتش توانست این کار را انجام دهد؛ خودش را همه جا پخش کند؛ همان شکلی از ایستادگی که آن‌قدر باید پخش شود که همه جا اثری از آن باشد.

او در انتهای سخنان خود دربارۀ ترجمه‌های فرید قدمی از آثار نسل بیت گفت: شکل ترجمه‌های قدمی از بیت‌ها را جای دیگر ندیده‌ام، چه از نظر درآوردن فرم در ترجمه، زبان نویسنده و پانویس‌هایی که در ترجمه‌هایش می‌آورد. درواقع، مواجهه‌اش با این ادبیات و کار خودش هم در برابر ادبیات غالب یک مقاومت ویروسی است.

 

دلوز و جنون نویسندگان نسل بیت

سخنران سوم این نشست پرستو آزادی بود که صحبت‌هایش را به‌طور اختصاصی حول محور دو کتاب بیگ سور و ناهار لخت بیان کرد. او ابتدا برخی مفاهیم پیش‌نیاز مباحث خود را شرح داد و در توضیح جنون منتسب به کسانی چون نیچه، ون‌گوک، کوارک و… آن را جنون خاصی توصیف کرد که دلوز در کتاب سرمایه‌داری و اسکیزوفرنی به آن می‌پردازد و می‌گوید این جنون نوعی نور است، یک رخنه یا شکاف درون یک دیوار که ما از طریق آن به پشت این دیوار راه پیدا می‌کنیم و ون‌گوک جملۀ معروفی دارد که می‌گوید باید این دیوار را فرو بریزیم. دلوز دربارۀ این جمله می‌گوید هر کسی نمی‌تواند این دیوار را فرو بریزد. کسی می‌تواند که خرد، دانش و آگاهی مورد نیاز آن را داشته باشد و اگر این دیوار را ناگهان بریزی ممکن است خودت زیر آن بمانی و کارت به فاشیسم بکشد. دلوز این دیوار را سطح ساختار سیاسی و اجتماعی توصیف می‌کند که افراد در آن منجمد شده‌اند و در آن زندگی می‌کنند؛ فقط کسی ممکن است بتواند آن فرهنگ غالب را که پذیرفته‌ایم، پس بزند، که نمی‌خواهد مثل دیگران باشد. دلوز می‌گوید در کاپیتالیسم سرمایه‌داری در یک وضعیت اسکیزوئید قرار دارد و پرولتاریا وقتی در این ساختار سرمایه‌داری قرار می‌گیرد، اسکیزوئید و آشوبگر است. پرولتاریا در اینجا کارگران نیستند؛ افرادی‌اند که در تنگنا قرار گرفته‌اند و می‌خواهند دیوارها را از بین ببرند تا از آن وضعیت موجود رهایی یابند و کافکا را مثال می‌زند.

نسل بیت می‌خواهند از آن ساختار سرمایه‌محور، فردگرا، سودمحور، سلبریتی‌محور و… خارج شوند. زمانی که آن‌ها این دیوار را می‌شکنند و از این فضا عبور می‌کنند، شورش انقلابی که در درون این‌ها شکل گرفته، آن‌ها را به یک فضای خارج از آن فضای بورژوا می‌برد و در اینجا دلوز می‌گوید ما به یک زمان ناب پروستی می‌رسیم یعنی زمانی که گذشته، حال و آینده در هم تنیده و مرزها شکسته شده است. در این موقعیت این فرد از تنگنابریده به خاصیت غیب‌گویی و پیش‌گویی می‌رسد. او در ادامه با ذکر نمونه‌هایی از آثار نسل بیت و… به تطبیق تشابهات این نویسندگان با پرولتاریای مدنظر دلوز پرداخت.

آیا نویسندگان ایرانی شورشی منطقی هستند؟

پس از اتمام سخنان پرستو آزادی، قدمی در بخش دوم سخنان خود به مفهوم «شورش منطقی» پرداخت و گفت: در این عبارت منظور منطقی است که از یک دانش بسیار وسیع ناشی می‌شود. آیا ما در ایران این‌طور نویسنده‌هایی داریم؟ یک سری نویسنده‌های شورشی داشتیم که دانش فوق‌العاده اندکی داشتند و اغلب لحظات درخشانی داشتند و بعد از آن محو شدند؛ مثل بیژن نجدی، غلامحسین ساعدی، بهرام صادقی و… از طرف دیگر کسانی را داشتیم که دانش وسیعی داشتند ولی شورشی نبودند؛ مثل علی‌اکبر دهخدا، ایرج افشاری و… اما اتفاقی که به‌ندرت در ادبیات ما اتفاق افتاده است، نویسندگان «شورشی منطقی» بوده که در ادبیات کلاسیک ما کسانی مثل مولانا و فردوسی بودند و در ادبیات معاصر احمد شاملو، رضا براهنی، نیما و… این افراد هم قدرت فکری و رادیکالیته فردی داشتند و هم دانش عظیمی داشتند. وقتی نامه‌های صادق هدایت در ۱۳۲۰ را می‌خوانیم، می‌بینیم از کسی مثل هنری میلر صحبت می‌کند یا نقدی که به فروید می‌کند حدود ۲۰ سال است که در اروپا انجام می‌شود. امروزه نیازمند نویسندگانی هستیم که دانش گسترده داشته باشند و برای این منظور باید هم متون کلاسیک خودمان را خوانده باشند و هم آثار ورای ایران را و هم زبان‌های مختلف یاد بگیرند.

مفهوم آزادی از منظر بیت‌ها

در بخش آخر سخنرانی‌های این نشست از علیرضا بهنام نیز دعوت شد تا سخن بگوید. او فرهنگ و ادبیات نسل بیت در تاریخ قرن بیستم را بسیار مهم خواند و گفت: نسل بیت نسل رهایی است. نسل دانسته گذر کردن از قید و بندهاست برای رسیدن به ریشه‌های یک آزادی واقعی و نه لیبرالیزم کنترل‌شده که در غرب به وجود آمد؛ آن‌طور که آزادی یک سری مظاهر فرمالیته و رسیدن به مطامع فردی ذیل آن سیستم بود. نسل بیت آزادی را در این می‌داند که بتوانی خودت را از بندگی عادت‌هایت آزاد کنی. بندۀ سنت‌ها و روابط و… نباشی و بتوانی هر لحظه را زندگی کنی.

تکنیک‌های ادبی در آثار نویسندگان نسل بیت

علیرضا بهنام در مورد تکنیک آثار مورد بررسی نیز گفت: در رمان بیگ‌سور تکنیکی به کار رفته که از آن به بعد تا به امروز نشانه‌های زیادی از آن را در ادبیات می‌بینیم که به آن «نوشتن بی‌وقفه» می‌گویند. یعنی نوشتن جریان سیال ذهن، بدون ویرایش و بدون مانع، پشت سر هم روی کاغذ آوردن.

 ناهار لخت باروز با فرمت روزنگاری نوشته شده است و فصل‌ها ترتیب خاصی ندارد. دو تکنیک در آن به کار رفته است که در زمان خودش بدیع است؛ یکی جورچین است: تکه‌هایی از نوشته‌هایی که در مواقع مختلف یا به قلم افراد مختلف نوشته شده است، با هم کلاژ می‌شود. تکنیک دوم فولدینگ است که شاید بتوان آن را «پس و پیش کردن» ترجمه کرد؛ شبیه یک پیاز لایه به لایه؛ به جای آن‌که انواع مختلف روایت خطی جلو برود در هم پیچیده و با یک درهم‌تنیدگی روایی به وجود بیاید. او در خاتمه سخنانش کار فرید قدمی در ترجمه و معرفی آثار نسل بیت را قدر نهاد.

این نشست پس از پرسش و پاسخی بین حاضران و مدعوان پایان یافت.

 

پ.ن: مشاهده ویدیوی ذخیره‌شده این نشست، در دو بخش، از طریق لینک‌های زیر امکان‌پذیر است.

+ و +

ادبیات اقلیت / ۶ بهمن ۱۴۰۰

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا