شما اینجا هستید:خانه » فراخوان بحران آب

داستان “وِشِن” از مریم عزیزخانی / برگزیدۀ فراخوان بحران آب

داستان "وِشِن" از مریم عزیزخانی / مورچه افتاد توی گسل. کاکا[1] ندید که بیرون بیاید. چشمش دنبال مورچه‌ی دیگری گشت که نزدیک گسل شد، شاخک‌هاش را تکان‌تکان داد، کمی ‌این‌پا و آن‌پا کرد و بعد رفت. کاکا بلند شد ایستاد. صدای موتور آب توی گوش‌هاش کوبیده می‌شد... ...

ادامه محتوا

داستان “عروس” محمدرضا یاری‌کیاء / برگزیدۀ فراخوان بحران آب

داستان "عروس" محمدرضا یاری‌کیا / صدای بهار را که شنیدم شستم خبردار شد که آبجی بتول برای مراسم تنها نیامده و دو دخترش را هم از تهران خِرکش کرده تا تمام فامیل بیرون از روستا هم بفهمند که منِ شوهرمرده تاوان بی‌آبی این چند سال را باید بدهم. ...

ادامه محتوا

روایت “شمایل” از محبوبه سلاجقه / برگزیدۀ فراخوان بحران آب

روایت "شمایل" از محبوبه سلاجقه / در را که باز کردم محکم من را با دست کنار زد و تا به خودم آمدم رسید به میانه‌ی حیاط. چادر را دور کمرش پیچیده بود و بعد برده بود پشت گردن و محکم گره‌ کرده بود. صدا زدم: «خانم، خانم.» ...

ادامه محتوا

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا