سه شعر از منصور خورشیدی Reviewed by Momizat on . ادبیات اقلیت ـ سه شعر از منصور خورشیدی: تمنای موج‌های جهنده   اندکی آسمان زیر باران اندوه آفتاب را شماره می‌کند کنار صدف‌های خاکستری مروارید درشت دریا که ز ادبیات اقلیت ـ سه شعر از منصور خورشیدی: تمنای موج‌های جهنده   اندکی آسمان زیر باران اندوه آفتاب را شماره می‌کند کنار صدف‌های خاکستری مروارید درشت دریا که ز Rating: 0
شما اینجا هستید:خانه » شعر » سه شعر از منصور خورشیدی

سه شعر از منصور خورشیدی

سه شعر از منصور خورشیدی

ادبیات اقلیت ـ سه شعر از منصور خورشیدی:

تمنای موج‌های جهنده

 

اندکی آسمان زیر باران

اندوه آفتاب را شماره می‌کند

کنار صدف‌های خاکستری

مروارید درشت دریا

که زخم الماس در سینه دارد

به تمنای موج‌های جهنده

تن نمی‌دهد

تا گردنبندی از بلور

نثار تندیس‌ها کند

همین دقیقه

که زخم کهن‌ترین ِ درد

در ذهن تو ورق می‌خورد

شکوه ساده‌ای دارد

دلتای روشن این نقشه

که تنگ در آغوش آب

به سراب طعنه می‌زند

 

***

زمزمه‌ی آب

 

اینک که قطره‌های حیات

در سرخی رگان تو

پرتاب می‌شود

دل به تبسم ساده می‌سپاری

جنب نیلوفرانی که

با زمزمه‌ی آب

از خواب برخاسته‌اند

 

***

دیوانه عشق را

عصر سیاه زمستان

وقتی تمام خیابان

با اوست

به دوست می‌دهد!

نیمرخ

به سایه‌ی ماه دارد

این مرد رایگان

با آسمان خالی از ستاره

 

 

که سراسیمه می‌رود

پشت پرسه‌های مدام.

ادبیات اقلیت / ۱۴ فروردین ۱۳۹۶

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا