شعری از حسن نیکوفرید Reviewed by Momizat on . ادبیات اقلیت ـ شعری از حسن نیکوفرید: . هجای بستۀ من مانده با طلسم و معجزه کنار هزار حلقۀ طناب که با ندامت گره خورده‌اند  و صاحبانش بیدار نمی‌شوند. خواب می‌داند ادبیات اقلیت ـ شعری از حسن نیکوفرید: . هجای بستۀ من مانده با طلسم و معجزه کنار هزار حلقۀ طناب که با ندامت گره خورده‌اند  و صاحبانش بیدار نمی‌شوند. خواب می‌داند Rating: 0
شما اینجا هستید:خانه » شعر » شعری از حسن نیکوفرید

شعری از حسن نیکوفرید

شعری از حسن نیکوفرید

ادبیات اقلیت ـ شعری از حسن نیکوفرید:

.

هجای بستۀ من

مانده با طلسم و معجزه

کنار هزار حلقۀ طناب

که با ندامت گره خورده‌اند  و

صاحبانش بیدار نمی‌شوند.

خواب می‌داند

شیب‌های تند ثانیه

پشت پلک‌ها

چگونه خروار خروار مشت می‌شوند.

و اویی که می‌گفت

تاریخ هندسه

پربارتر از تاریخ دستانی‌ست

که تفنگ را به گل حواله می‌دهد.

اما حالا

که کلمات عقیم راه می‌روند

حالا که نگاه به لکنت افتاده

مه سینه خیز می‌رود

وقتی آفتاب بی‌حجاب می‌شود.

پس اقلیدس شرط را  به‌خود باخته

اگر با ریاضیات عتیق

زاویه‌های تنگ چشم را

بر  سینه‌های باز  خیابان

نشانه  رود.

.

ادبیات اقلیت / ۳ تیر ۱۳۹۸

تمامی حقوق برای پایگاه اینترنتی «ادبیات اقلیت» محفوظ است.

رفتن به بالا