متنِ حاشیه / گفتوگو با خوشبین هروی مؤلف کتاب “از حاشیه به متن”
گفتوگوی اختصاصی ادبیات اقلیت با خوشبین هروی مؤلف کتاب “از حاشیه به متن” (درنگی بر کوتاهسرایی معاصر افغانستان) نشر خانه شعر جوان، هرات، ۱۳۹۶. این گفتوگو در بخش ادبیات افغانستان سایت ادبیات اقلیت زیر نظر عارف حسینی، تهیه و تنظیم شده است.
.
درود خوشبین جان. از خودت بگو و از رابطهات با ادبیات.
با درود و ستایش، از خود اگر شروع کنم، باید بگویم انسانی هستم خیلی درونگرا و گرفتار. درونگرا؛ به خاطر اینکه دوست دارم به موارد زیادی فکر کنم، با خود خلوت کنم و گاهی آرمانشهری برای خودم درست کنم. آرمانشهری که در آن صلح و آرامش همچو درختهای سر به فلک کشیدهای ایستاده باشند و زندگی همچو پرندهای آواز بخواند و انسانها لبریز از نیکویی و شادمانی باشند. شاید این حس آرمانشهر برگردد به دوران سختیهایی که کشیدهام. سختیهایی که مهاجرم ساخت. بهترین روزهای نوجوانی و جوانیام در هیئت جنگ، بیسروسامانی کشور و از دست دادن دوستان و هموطنان عزیزم بوده است. خیلی آرزو داشتهام تا کشورم را آرام ببینم و غرق صلح و آزادی و رفاه اما مثل اینکه دارم در این انتظار پیر میشوم…
اما گرفتار؛ بهخاطر این گفتم که در غرب زندگی میکنم. زندگی در غرب ماشینی است. باید با سرعت زمان کار کرد، نان خورد، خواب شد و حتی مُرد…
رابطۀ من با ادبیات برمیگردد به سالهای نوجوانیام. تازه یادم است روزی در رادیو بیبیسی از مرگ احمد شاملو شنیدم که همان روز اتفاق افتاده بود. در مورد شاملو شنیدم و شعر شاملو. این نخستین نکتهای بود که مرا واداشت تا سراغ احمد شاملو بروم و در موردش بخوانم.
بله، این نکته باعث شد تا به ادبیات رو بیاورم و مشتاقانه بخوانم و بعدها کمکم به سرایش شعر شروع کنم.
امروز به جایی رسیدهام که بدون خواندن و نوشتن زندگی برایم دشوار شده است. هیچ چیزی امروز مرا به اندازۀ فعالیت ادبی خشنود نمیسازد. گاهی اگر تولیدی داشتهام، چنان از آن به حس خوشآیندی میرسم که فکر میکنم بار بزرگی از شانههایم کم شده و از بیهودگی نجات یافتهام.
.
هنر و ادبیات افغانستان بعد از طالبان کمکم دارد جان میگیرد. نبود مطالعات جدی و علمی در مورد ادبیات و نیز کارهای پژوهشی بهشدت احساس میشود. در این سالها پژوهش و یا کتابهای جدی در مورد ادبیات در افغانستان را شاید بتوان با انگشتان دست شمرد. بر جلد “از حاشیه به متن” نوشته شده است: “درنگی بر کوتاهسرایی معاصر افغانستان”. چرا کوتاهسرایی؟
به باور من کوتاهسرایی به نوعی از شعرهای کوتاه گفته میتوانیم که در فرمها و قالبهای مختلف شکل میگیرند و دارای ساختمان متنی بسته یا کوتاه میباشد که متمرکز گفته میتوانیم. من به این علت تأکید بر کاربرد کوتاهسرایی میکنم که همۀ فرمها و قالبهای کلاسیک و نو را میتوان زیر این عنوان جا داد و از آنها سخن زد. چون به باور من شعر کوتاه به طور خاص به عنوان قالب یا فرمهای مختلف پدیدهای است نو که از دهۀ هشتاد به این سو آهسته آهسته شکل میگیرد و در حوزۀ ادبیات فارسی تعریف مشخصی بر آن میشود.
.
خودتان برای این کتاب چه جایگاهی در نظر میگیرید: مقاله، پژوهش، بررسی، نظریهپردازی، آنتولوژی (هستیشناسی) یا…
کتاب از حاشیه به متن مجموعهای از مقالهها و بررسیهای من میباشد که در طول سالهای متمادی نوشته شده است و گاهی هم در این کتاب با تکیه بر منطقی که از سایر منابع کمک میگیرم، نظریهپردازی نیز است.
بدون شک بحث آنتولوژی شعر کوتاه نیز در کتاب مورد توجه است. پس گفته میتوانم که کتاب از حاشیه به متن یک کتابی است که مجموع مقالهها، بررسیها و نظریهپردازیها را شامل میباشد و به آنتولوژی شعر کوتاه (فرمها و قالبها) نیز توجه دارد.
.
آیا در این کتاب از متد خاصی (روش تحقیق) در پژوهش و بررسی استفاده نمودهاید؟
من به روش خاصی در این کتاب تکیه نکردهام. اما از لحاظ ادبی تلاش نمودهام تا مطالب به گونهای بررسی شود که نظاممند باشد و مجموع مقالهها و نظریهپردازیها انسجام داشته باشد. بر این اساس میتوان گفت که از ساختار نسبتاً علمی که روش تحقیق توصیفی گفته شود، برخوردار است.
.
ظاهراً این کتاب بر ادبیات افغانستان تمرکز دارد، اما همانطور که در متن کتاب نیز مشاهده میشود حرکت کوتاهسرایی در ایران را نیز بررسی کردهاید، مخاطب این کتاب جامعۀ ادبی افغانستان است و یا نگاهی به ایران هم داشتهاید؟
ببینید، گسترۀ زبان فارسی خیلی بزرگ است. در زبان فارسی مرز بین حوزههای جغرافیایی از نظر من از بین میرود و نویسندهای که به خلق و تولید میپردازد، به واقعیتها باید بپردازد.
در بحث کوتاهسرایی و شعر کوتاه همچنانی که در حوزۀ ادبیات فارسی افغانستانیها مهم بوده و کارهای جدی از آن دیده میشود، حوزۀ زبان فارسی در ایران نیز شاهد همچو مسلئهای است و بوده.
پیشینۀ کوتاهسرایی و شعر کوتاه نیز مثل سایر فعالیتهای هنری در هر دو کشور دیده میشود و پیشکسوتهایی در هر دو کشور در این زمینه فعالیتهای جدی داشتهاند. بر اساس مشترکات زبانی، هنری و فرهنگی هر دو جغرافیا، ما میتوانیم از یک سلسله تأثیرات و یا شکلگیریهای تازۀ هنری بین هر دو جغرافیا سخن بگوییم. از جانب دیگر، شعر کوتاه و کوتاهسرایی به گونهای، با پیشینهای در هر دو کشور در دو دهۀ گذشته مورد توجه بوده است که در ایران کتابهای متعددی در مورد آن به چاپ رسیده است که از لحاظ پژوهشی و تاریخی و ادبی کتابها و منابع با صلابتی به شمار میروند و این خالی از لطف نخواهد بود که دوستان ایرانی و تلاشهایشان در این زمینه یادآوری شود و به تعدادی از پیشکسوتهای آن اشارهای کنیم. اما این به منظور بررسی کوتاهسرایی در ایران نبوده است.
.
شما در بخشی از کتاب ادعا دارید که شعر کوتاه که به گونههای مختلف از آن یاد میکنید، عبارتاند از فرمها و قالبهای مختلف که بعضی از لحاظ ساختار و فرم “فرمپذیر”اند و بعضیها نه. در این مورد بگویید.
بله؛ من شعر کوتاه را در مجموع، از نوع مدرن آن به قالبهای نو و فرمهای مختلف دستهبندی نمودهام و یادآور شدهام که بعضی از این نوع شعرها فرمپذیرند و بعضیها نه.
چون بعضی از شعرهای کوتاه مثل قالب سهگانی، فضای بسیار محدود دارد، در سه سطر با تکیه بر وزن، که نمیتواند فرمپذیر باشد. چون عاری از نشانههایی میباشد که به فرم میانجامد. اما بعضی از شعرهای کوتاه که فرم آزاد دارد، مثل سپید، اینها فرمپذیرند.
.
بیشتر از یک سال از انتشار این کتاب گذشته است، بازخورد مخاطبان بهویژه اهل ادبیات چگونه بوده است؟
بعد از چاپ این کتاب محفلی به منظور بررسی و نقد آن با حضور خودم به وسیلۀ بنیاد علمی فرهنگی (کاروان شعر) در شهر تورنتوی کانادا برگزار شد. در این محفل یک تن از پیشکسوتهای کوتاهسرایی، آقای حضرت وهریز به بررسی و نقد کتاب پرداخت که برای خودم و اهل ادبیات موضوع جدی بوده. در ضمن در داخل افغانستان کتاب با استقبال خوبی روبهرو بوده که شخصاً خودم در این رابطه پیامهای بسیاری دریافت کردهام اما در کل در داخل افغانستان محفل رونمایی یا نقد و بررسی در مورد آن صورت نگرفته است و من فکر میکنم این برمیگردد به اینکه خودم که مؤلف آن هستم، در غرب زندگی میکنم.
.
نتیجۀ بررسی این کتاب را میتوان نمودار ارائه شده در صفحۀ ۱۰۰ آن دانست، و شالودۀ آنچه کتاب ادعا میکند این است: «شعر کوتاه فارسی، سبک خاص یا سبک فردیست که از دهۀ هشتاد، آنتولوژیاش را از لحاظ ساختاری در ادبیات فارسی مطرح نموده است که از لحاظ فرم و ساختار در پایان بسته میشود و به پیرنگی میرسد و ساختمانمند میباشد و مبتنی بر کشف و موتیف و این مکانیزم میتواند سپید، بیوزن، و… باشد و از سه سطر یا ببیشتر از آن.» (از متن کتاب، ص ۱۰۰) آیا این یک نظر شخصی است و یا دیگران نیز بر آن اتفاقنظر دارند؟
آنچه در بخش نتیجهبندی کتاب که در صفحۀ ۱۰۰ ذکر شده است، نتیجۀ بررسی، تفسیر و استنتاج خودم میباشد که از روی ممارست، پژوهش و مطالعه در زمینۀ کوتاهسرایی و شعر کوتاه بوده است.
.
شما در صفحۀ ۵۹، شعر کوتاه را جدا از سایر قالبها به بررسی و معرفی گرفتهاید؛ آیا شعر کوتاه فرم یا قالب مستقل از سایر قالبها شمرده میشود؟
نه، من چنین ادعایی ندارم. به باور من شعر کوتاه گونههای مختلف دارد. از سهگانی شروع تا ترانک و… به باور من وقتی از قالبهای تعریفشده مثل سهگانی که نام گرفته میشود، هویتش مشخص میشود و همینطور ترانک، پریسکه و… و اهل ادبیات و مخاطب میداند که اینها گونههایی از شعر کوتاه هستند، اما وقتی شعر کوتاه میگوییم نوع دیگری هم است که ممکن است نیمایی باشد یا سپید و اینها را میتوان شعر کوتاه گفت.
.
از کمبودهای این کتاب میتوان نبود فهرست کتابشناسی در پایان آن را برشمرد. از مرجعهای مورد استفاده برای تدوین این کتاب بگویید.
در سرتاسر کتاب وقتی از منبع خاصی استفاده شده، مرجع مشخصاً در پایین صفحهها ذکر شده است و این مورد روشن است. بر این بنیاد من فکر میکنم نیازی پنداشته نمیشد تا در اخیر کتاب هم فهرست شود.
.
بخش دوم این کتاب به گزیدۀ کوتاهسرایی معاصر اختصاص داده شده است. در مورد دسترسی به شاعران و گزینش شعرها بگویید.
در بخش دوم کتاب که ویژۀ شعر شاعران معاصر است، شعر تعدادی از شاعران در بخشهای جداگانه انتخاب شده است. این انتخاب بر اساس فعالیت این شاعران در زمینۀ کوتاهسرایی و شعرکوتاه بوده است. من قبل از چاپ کتاب به آگاهی دوستان قلم به دست در مورد آغاز کار بالای چنین کتابی پرداخته بودم. یک تعداد از شاعران شعرهایشان را از طریق ایمیل و پیام برایم فرستادند. یک تعداد را خودم از منابع گوناگون بیرون کشیدهام. گزینش شعرهای بعضی از دوستان بر اساس زیباشناسی که خودم از شعر کوتاه و کوتاهسرایی دارم، بوده است.
.
بعضی به شعر کوتاه، به عنوان یک شعر، نگاه جدی ندارند، به نظر شما علت چیست؟
ببینید از دید من شعر را باید خیلی جدی گرفت. این مهم نیست که شعر کوتاه باشد یا بلند یا معدود بر چند سطر. اما به طور خاص در جواب پرسش شما من میخواهم بگویم که با تأسف بعضی از شعرهای معاصر امروز بسیار پیشپا افتادهاند و یکبارمصرف، که بهتر است همان موضوع ادبیات زرد را بر آنها انتخاب کرد. از این فراتر باید گفت بعضی از نوشتهها که به نام شعر کوتاه در فرمها و قالبهای متفاوت امروز بهویژه در فضای مجازی و بعضی از کتابها به نشر میرسند، نهایت بیارزشاند و سست و در حد یک درد دل و شعار یا یک شعرک و هیچ نوع خلاقیت هنری ادبی ندارند و یا هم مسائل خیلی کلیشهای را در بر دارند.
شعری که از لحاظ فرم و ساختار کامل نبود و در روساخت و زیرساخت آن فرم زبانی و اندیشهای جاری نبود، به عنوان یک اثر هنری ادبی شناخته نمیشود. حالا که شعر کوتاه به علت ساختار متمرکز که مبتنی بر کشف یا موتیف مقید است خیلی توجه جدیتر به کار دارد.
.
از هزینهای (زمان، انرژی و…) که برای این کتاب صرف کردهاید، بگویید و آیا پس از این کتاب برنامۀ دیگری برای بررسی و پژوهش در نظر دارید؟
هزینۀ کتاب را خودم پرداخته، اما از لحاظ زمانی کتاب بیشتر از دو سال را در بر گرفته است. ممکن میتوانست این کتاب را زودتر تمام کرد. اما نبود منابع چاپی در دسترسم و دوری من از افغانستان و گرفتاریهای کاری خودم در غرب باعث شد این کتاب بیشتر از دو سال وقت را در بر گیرد و روشن است که این همه موارد، انرژی بسیار میخواست.
در حال حاضر روی مسئلهای کار میکنم که به زیباشناسی شعر کوتاه از چند شاعر میپردازد. برنامۀ آیندۀ من این مسئله و پرداختن به کتابی خواهد بود که توجه به زیباشناسی شعر کوتاه و چند تن از شاعران جدی آن دارد.
.
سپاس از تلاش ادبی شما، به امید تداوم آن، پیروز باشید.
عارف حسینی، تهران
خوشبین هروی، تورنتو
دی و بهمن ۱۳۹۷
ادبیات اقلیت / ۱۱ اسفند ۱۳۹۷