پرسه در شهر با والریا لوئیزلی / دربارۀ کتاب “اگر به خودم برگردم”
پرسه در شهر با والریا لوئیزلی
یادداشتی از: معصومه فرید
اگر به خودم برگردم، عنوان کتابی نوشته والریا لوئیزلی ــ نویسنده مکزیکی، مدرس ادبیات و انگلیسی خلاق دانشگاه هوفسترا در نیویورک و برنده جایزۀ ویژۀ نویسندگان زیر ۳۵ سال به انتخاب بنیاد ملی کتاب آمریکا در سال ۲۰۱۴ ــ است.
ترجمۀ کتاب با زیرعنوان «ده جستار دربارۀ پرسه در شهر» منتشر شده است.
اگر به خودم برگردم مجموعه جستارهای روایی نویسندهای جوان است که به واسطۀ شغل پدرش تجربۀ زیستن در شهرهای مختلف جهان و بازدید و پرسهزنی در معابر و اماکن آنها را داشته است.
هر جستار عنوانی خاص دارد و محتوایش حول یک موضوع اصلی میچرخد. با اینحال نمیتوان گفت پرداخت تمام متن در هر بخش فقط محدود به همان موضوع اصلی است.
اگرچه نقطۀ اشتراک و پیونددهندۀ این ده جستار روایتگری در بستر فضای شهرهاست، اما گویی شهر استعارهای است از پدیدههای دیگری که بعضاً به آنها اشاره مستقیم میشود همچون زبان یا کتاب:
در شهر ــ در کتاب ــ بیهوده به گذرگاهها سر میزنیم و به دنبال نوستالژیهایی میگردیم که دیگر مال ما نیست. محال است برگردیم به جایی و همانطوری بیابیمش که آخرین بار ترکش کرده بودیم. محال است در کتابی دقیقاً آن چیزی را کشف کنیم که اولین بار بین خطوطش خوانده بودیم. اگر خوششانس باشیم تکههایی از اشیا میان آوار پیدا میکنیم؛ یادداشتهایی نامفهوم بر حاشیه صفحه که باید رمزگشاییشان کنیم تا دوباره از آن ما شوند.
همانطور که از زیرعنوان اثر پیداست این نوشتار ادبی در قالب تعدادی جستار به نگارش درآمده. جستارهایی که در مجموع از زبان و سبک روایی خاص نویسندهای خوشذوق برخوردار است؛ او تجربه حاصل از مشاهدات عینیاش را درهمتنیده با افکار و ذهنیات خود و با ارجاع به نقلقولهای متعدد از فیلسوفان و نویسندگان و… روایت میکند و به این بهانه به بیان نظرها و جهانبینی خود میپردازد.
در این اثر به کنشهای عادی و روزمره در فضاها و معابر شهری با درجه عمق بیشتر اما به دور از پیچیدگیهای فلسفی و کلامی پرداخته شده که گاه در قیاس با تفکرات فیلسوفان مشایی و گاه با یادآوری عقیده کسی چون رولان بارت در باب معماری و گاه با تشبیهات زیستشناختی بیان میشوند.
بخش «پیشگفتار» و «سخن مترجم» به ذکر توضیحاتی راجع به اثر، نویسنده و چیستی جستار و جستار روایی و… پرداخته است.
در بخشی از اثر میخوانیم:
فرق پرواز با هواپیما، پیاده راه رفتن و دوچرخهسواری کردن مثل فرق نگاه کردن با تلسکوپ، میکروسکوپ و دوربین فیلمبرداری است؛ هر کدام امکان شکل خاصی از دیدن میدهد. از داخل هواپیما جهان بازنمایی دوری از خودش است و روی دو پا ما محکومیم به دیدن حجمی از جزئیات میکروسکوپی ولی کسی که یک متر بالاتر از زمین روی دو چرخ معلق است انگار میتواند همه چیز را از پشت لنر دوربین فیلمبرداری ببیند؛ هر جا خواست میتواند روی جزئیات بماند و هر جا خواست از چیزهای بیاهمیت بگذرد.
این کتاب را نشر اطراف با ترجمه کیوان سررشته در ۱۳۸ صفحه منتشر کرده است.
ادبیات اقلیت / ۲۱ شهریور ۱۳۹۸